- ثانیه
- دومک، دم
معنی ثانیه - جستجوی لغت در جدول جو
- ثانیه
- یک شصتم دقیقه
- ثانیه
- واحد اندازه گیری زمان، برابر با یک شصتم دقیقه
- ثانیه ((یِ))
- یک شصتم دقیقه
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
زنی که به حرام با مردی همبستر شود
مونث سانی دول کلان، شتر آبکش، چرخ چاه دولاب
باز، دیگر، دوباره، دویم آنکه در دو دوم، دوم بار بار دیگر دیگر دوباره، پس سپس
دویمی مونث ثانی مونث ثانوی: طبیعت ثانویه
هشت، درهمهاییی در قدیم که وزن ده عدد آن هشت فلک بوده است. یا آبا ثمانیه. هشت فلک (افلاک سبعه سیاره و فلک البروج)، یاجنات ثمانیه. هشت بهشت هشت خلد. یارذایل ثمانیه. دو طرف افراط و تفریط فضایل اربعه
مونث جانی زن جنایتکار زن تبهکار، جمع جانیات
می میفروشی میفروشان
نزدیک شونده
سستی کردن، درنگی نمودن
رزمناو
در مرتبۀ دوم، علاوه بر مورد اول
زنی که به حرام با مردی هم بستر شود، زناکار
زنی که به واسطۀ زیبایی خود بی نیاز از زینت باشد
مونث عانی زن بندی و گرفتار، زن (بدان جهت که چون شوی بر او ظلم کند کسی به فریادش نرسد جمع عوانی
زن شوهردار و پاکدامن
مونث فانی بنگرید به فانی و گیتی این جهان مونث فانی
((یِ))
فرهنگ فارسی معین
مؤنث عانی، زن بندی و گرفتار، زن (بدان جهت که چون شوی بر او ظلم کند کسی به فریادش نرسد)، جمع عوانی
هشت گانه
ثانوی، ثنویه
Secondary
вторичный
sekundär