- تیوس
- جمع تیس، نهازان تکه ها
معنی تیوس - جستجوی لغت در جدول جو
- تیوس
- تیس ها، آهوان نر، جمع واژۀ تیس
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
انتظار، توقع، طمع
ترکی برشداد بخشی از داراک که از خود می برند و به کسی می بخشند آزاتی واگذاری درآمد و هزینه ناحیه معینی است از طرف پادشاه و دولت باشخاص براثرابراز لیاقت یا بازی مواجب و حقوق سالیانه (ایلخانان تاقاجاریه) اقطاع
مرغی است شبیه به طاوس ماده شفتین
لاستیک نازک تویی چرخ اتومبیل یا دوچرخه که از هوا پر میشود
غده ای که در کودکان در بالای قفسه سینه و جلو نای قرار دارد
مرض عفونی که بوسیله شپش سرایت کند
دلیری نمودن
جمع ترس، سپرها رئیس شدن، مهتر گردیدن
چنبرش چنبردن کمانیدن
نگونساری
انتظار امید: با عقل کار دیده بخلوت شکایتی میکردم از نکایت گردون پرفسوس. گفتم زجور اوست که ارباب فضل را عمر عزیز میرود اندر سر پیوس. (ابن یمین)، طمع توقع
پیوسیدن، امید، انتظار
تهور، بی پروایی، بی باکی
بد دلی، سست گشتن، تنها خوردن، شتابی کردن
بی رگ بدرگ (بی غیرت)
انتظار، امید، طمع، توقع
((تُ یُ))
فرهنگ فارسی معین
واگذاری زمین و ملک به کسی از طرف پادشاه که آن شخص از طریق مالیات آن ملک برای خود درآمدی فراهم می آورد
تیوب، تویی لاستیک چرخ اتومبیل
تیوپ لس: نوعی تایر بدون تیوپ که خود آن از هوا پر می شود
تیوپ لس: نوعی تایر بدون تیوپ که خود آن از هوا پر می شود
نوعی بیماری عفونی که با تب همراه است. میکروب آن از طریق نیش زدن شپش وارد خون می شود
در دورۀ ایلخانی تا قاجار ملک و سرزمینی که از طرف پادشاه به کسی واگذار می شد تا از درآمد آن زندگی کرده و وظیفه و مستمری خود را از مالیات آن وصول کند، اقطاع
محفظه ای لاستیکی و گرد با دیوارۀ نازک که از هوا پر می شود و در تایر اتومبیل و امثال آن قرار می دهند، تویی
بیماری واگیردار که به وسیلۀ نیش حشراتی مانند شپش منتقل می شود و با کوفتگی اعضا، سردرد، کمردرد، سرگیجه، تهوع، هذیان، پریشانی حواس و تب شدید همراه است
بیوسیدن، امید، آرزو، برای مثال هرکه را همت بلند بود / راه یابد به منتهای بیوس (ابن یمین - مجمع الفرس - بیوس)
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
طوس، از شخصیتهای شاهنامه، نام شاهزاده و پهلوان ایرانی ملقب به زرینه کفش، فرزند نوذر پادشاه پیشدادی
نهار بز نر تکه درختی ازتیره گل سرخیان که برگهایش مرکب است. گلهایش سفید خوشه یی ومیوه اش ریز و گرد است. چوب این درخت سخت و رنگین و قرمز رنگ است غبیرای بری پرنده انگور
توان و طاقت
سلامتی، زمین صلب و سخت، طبیعت واصل
توس، درختی بزرگ و جنگلی از خانوادۀ پیاله داران، با برگ های دندانه دار و نوک تیز که دم کردۀ برگ و پوست آن برای تصفیۀ خون، تقویت معده و کاهش تب مفید است، غوش، غوشه، سندر، غان
درختی بزرگ و جنگلی از خانوادۀ پیاله داران، با برگ های دندانه دار و نوک تیز که دم کردۀ برگ و پوست آن برای تصفیۀ خون، تقویت معده و کاهش تب مفید است، تیس، غوش، غوشه، سندر، غان
مرد نومید