جدول جو
جدول جو

معنی تینگلی - جستجوی لغت در جدول جو

تینگلی
نوک، نوک تیز داس و سایر ابزار برنده در کشاورزی، تیغه
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زینعلی
تصویر زینعلی
(پسرانه)
مرکب از زین (آراستگی، زیبایی) + علی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از عینعلی
تصویر عینعلی
(پسرانه)
چشم علی، نام یکی از امامزادگآنکه مزار شریفش در تهران است
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از تنگدلی
تصویر تنگدلی
افسردگی، اندوهگینی
فرهنگ فارسی عمید
(تَ بَ)
صاحب برهان در ذیل تبنگو آرد: و تبنگوی نیز گویند که بعد از واو یای حطی باشد بمعنی سبدی که برای نان گذاشتن بافند. -انتهی. چیزی که چون سله بافند تا نان در آن نهند. (صحاح الفرس) ، صندوق بود. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 522) (از فرهنگ اوبهی). صندوق را نیز گویند. (صحاح الفرس). و صندوق رخوت و اسباب را هم میگویند و با بای فارسی (تپنگوی) نیز آمده است. (برهان). در فرهنگ اسدی نخجوانی آمده است: تبنگوی مانند خمی بود از چوب بافته که نان در او نهند و گروهی گویند صندوق است و هم در این معنی ابوالمثل گوید:
دهد خواهندگان را روزبخشش
درم در تنگ و گوهر در تبنگوی.
در کلیله ابن المقفع از این ظرف به کیس تعبیر میکند: فوجد کیساً فیه الف دینار. و در کلیلۀ نصرالله منشی گوید: در راه بدرۀ زری یافتند نقدی سره از آن صرّه برداشتند.. - انتهی. از تردیدی که صاحب فرهنگ اسدی در معنی کلمه میکند یعنی نمیداند که آیا خمی از چوب بافته یا صندوق است ظاهر است که یقین بهیچیک نداشته و نمیتوان گفت که شاعری چون رودکی و نویسنده ای چون نصرالله مشتبه بوده اند و ترجمه بحدس و قیاس کرده اند و از این روی حدس میزنم که تبنگوی چه در شعر رودکی وچه در بیت بوالمثل همان کیسه و بدره و صره است و شاید بمعانی دیگر هم که همان خم بافته یا صندوق باشد نیز آمده است. (یادداشت مؤلف). رجوع به تبنگو شود
لغت نامه دهخدا
خالدار، مینکلیغ، منگلی، (سنگلاخ)
لغت نامه دهخدا
(تَ گِ)
دهی از بخش اترک شهرستان گنبدقابوس است که از دو آبادی تنگلی گمرک و تنگلی خرابه تشکیل یافته و 500 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(گُ)
دهی از دهستان چناورد بخش آخورۀ شهرستان فریدن. واقع در 20هزارگزی جنوب خاور آخوره و 12هزارگزی راه عمومی مالرو. کوهستانی، سردسیر. دارای 413 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات و حبوبات و تریاک و پشم و روغن. شغل اهالی زراعت و گله داری راه آن مالرو است. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
تصویری از مینگلی
تصویر مینگلی
خالدار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنگدلی
تصویر تنگدلی
اندوهگینی افسردگی غمگینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفنگچی
تصویر تفنگچی
تفنگدار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تیزنگری
تصویر تیزنگری
ظرافت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تکینگی
تصویر تکینگی
التّفرّد
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از تکینگی
تصویر تکینگی
Singularity
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تکینگی
تصویر تکینگی
singularité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
نایب قهرمان در کشتی، یدکی، دنباله، خبرچین
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از تکینگی
تصویر تکینگی
osobliwość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تکینگی
تصویر تکینگی
特異性
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از تکینگی
تصویر تکینگی
сингулярность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تکینگی
تصویر تکینگی
انفرادیت
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از تکینگی
تصویر تکینگی
এককত্ব
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از تکینگی
تصویر تکینگی
upekee
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از تکینگی
تصویر تکینگی
tekillik
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از تکینگی
تصویر تکینگی
특이성
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از تکینگی
تصویر تکینگی
יְחִידוּת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از تکینگی
تصویر تکینگی
奇点
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تکینگی
تصویر تکینگی
अद्वितीयता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از تکینگی
تصویر تکینگی
singularitas
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از تکینگی
تصویر تکینگی
ความเอกลักษณ์
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از تکینگی
تصویر تکینگی
singulariteit
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از تکینگی
تصویر تکینگی
Singularität
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تکینگی
تصویر تکینگی
singularidad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تکینگی
تصویر تکینگی
singolarità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تکینگی
تصویر تکینگی
сингулярність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تکینگی
تصویر تکینگی
singularidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی