جدول جو
جدول جو

معنی تیمان - جستجوی لغت در جدول جو

تیمان
صبری، دبیر هندسۀ وضعی در مهندسخانه. او راست: البراعه المشرقیه فی علم الهندسه الوضعیه، چ مصر (1300 هجری قمری). بلوغ الاّمال فی المنتخبات الکثیرهالاستعمال، چ سنگی مصر (1299 هجری قمری). (معجم المطبوعات ستون 1177)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پیمان
تصویر پیمان
(پسرانه)
عهد، قول وقرار، عنوان اسامی مردان در فارسی دری، عهد، قرار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از تیماس
تصویر تیماس
(پسرانه)
جنگل، بیشه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از تیران
تصویر تیران
(پسرانه)
نام چند تن از پادشاهان سلسله اشکانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از تلیمان
تصویر تلیمان
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از پهلوانان در زمان فریدون پادشاه پیشدادی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ایمان
تصویر ایمان
(پسرانه)
یقین داشتن به درستی اندیشه یا امری، اعتقاد به وجود خداوند و حقیقت رسولان و دین
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از هیمان
تصویر هیمان
عاشق شدن، شیفته شدن، شیفتگی، شوریدگی، دلدادگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ایمان
تصویر ایمان
گرویدن، عقیده داشتن، مقابل کفر، در فقه تصدیق و عمل به احکام دین یعنی اقرار به لسان و عمل به ارکان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تیتان
تصویر تیتان
بزرگ ترین قمر سیارۀ زحل
تیتانیم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تیماج
تصویر تیماج
پوست دباغی شدۀ بز، پرنداخ، پرانداخ، اپرنداخ، پرندخ، ساختیان، کوزکانی، سختیان، گوزگانی، لکا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تیمار
تصویر تیمار
پرستاری، نوازش و مراقبت از شخص بیمار یا آسیب دیده، غم خواری، دلسوزی، فکر، اندیشه، درد و رنج
تیمار خوردن: غم خواری کردن، دلسوزی کردن، برای مثال به تنها تن خویش جستم نبرد / به پرخاش تیمار من کس نخورد (فردوسی - ۵/۳۵۲)
تیمار داشتن: خدمت، پرستاری و غم خواری کردن، مواظب کسی یا چیزی بودن
تیمار کردن: با شال و قشو بدن اسب را مالش دادن و تمیز کردن، محافظت کردن، پرستاری کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تیامن
تصویر تیامن
به سمت راست گردیدن، به طرف راست مایل شدن، انحراف به راست
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تومان
تصویر تومان
ده هزار، در امور نظامی ده هزار سرباز، در دورۀ قاجاریه، واحد غیررسمی پول ایران، معادل ده ریال
فرهنگ فارسی عمید
پیکرنگار یونان باستان که در قرن 4 قبل از میلاد می زیست، او رقیب پارهازیوس بود و اثر مشهوری بنام قربانی ایفی ژنی از او باقیمانده است، (از لاروس)، رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از عیمان
تصویر عیمان
شیر خواه شیر دوست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیمان
تصویر پیمان
میثاق، عهد، سوگند، الزام، ودیع، قرار داد، معاهده وعهد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هیمان
تصویر هیمان
سرگشته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یتمان
تصویر یتمان
بنگرید به یتیم
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی ساخن سیمان مصنوعی مخلوطی است از خاک دواری سنگ آهک که آن را در کوره های دواری می پزند. ظرفهای پخت سیمان استوانه های دواری هستند به ارتفاع 63 متر و به قطر 4، 2 متر. سیمان با شعله های زغال گرم میشوند و پس از درست شدن در ظرفی میریزند و در آن سرد میگردد. سیمان طبیعی را از تکلیس سنگ آهکی که در 30- 60 درصد خاک رس داشته باشد به دست می آورند ولی این نوع کم مصرف است. یا سیمان مسلح. سیمانی که آن را با ریگ مخلوط کنند و در قالبهای چوبی که میله های آهنی دارد بریزند و آن پس از انجماد استحکام بسیار می یابد و در ساختمانهای سنگی به کار رود
فرهنگ لغت هوشیار
برکت ها، قوت ها، توانائیها اعتماد کردن، زنهار دادن اعتماد کردن، زنهار دادن
فرهنگ لغت هوشیار
بمعنی ده هزار و ده ریال، پول ایرانی که سابقاً ده هزار دینار بود، مبلغی از پول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خیمان
تصویر خیمان
بیم، بد دلی، ترفندگری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیماء
تصویر تیماء
پارسی تازی گشته بیابان نجد دشت بیابان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیماج
تصویر تیماج
پوست بز که آنرا دباغی کرده باشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیمار
تصویر تیمار
رنج و اندوه، غم خوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیمنا
تصویر تیمنا
بوطر میمنت و برکت، بطور میمنت و برکت برای تیمن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیهان
تصویر تیهان
گمراه گردیدن، سرگردان متکبر، لاف زننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیجان
تصویر تیجان
از ریشه پهلوی، جمع باج، تاج ها افسرها جمع تاج. افسرها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیامن
تصویر تیامن
بطرف راست رفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایمان
تصویر ایمان
جمع یمین، سوگندها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ایمان
تصویر ایمان
گرویدن، باور داشتن، ایمن کردن، امان دادن، اعتقاد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پیمان
تصویر پیمان
عهد، قرارداد، شرط
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تیمار
تصویر تیمار
مراقبت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پیمان
تصویر پیمان
معاعده، عهد، قرار، قرارداد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ایمان
تصویر ایمان
باور، باورداشت، گرایش
فرهنگ واژه فارسی سره