جدول جو
جدول جو

معنی تیمارگاه - جستجوی لغت در جدول جو

تیمارگاه
شعبه ای از ادارۀ بهداری شهرداری است که بیماران فقیر را در آن معالجه نموده رایگان دارو میدهند، فرهنگستان ایران این کلمه را بجای پست امدادی پذیرفته است، رجوع به واژه های نو فرهنگستان ایران شود
لغت نامه دهخدا
تیمارگاه
بخشی از اداره شهری که در آن بیماران تهیدست را مداوا کنندپست امدادی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پیکارگاه
تصویر پیکارگاه
جای پیکار، میدان جنگ، رزمگاه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تیماردار
تصویر تیماردار
غم خوار، پرستار
فرهنگ فارسی عمید
(شُ)
موقف. مقام. (یادداشت مؤلف) ، دفترخانه. (ناظم الاطباء) ، دیوان محاسبات. (یادداشت مؤلف). آخرین محکمۀ قضاوت. (ناظم الاطباء) : کاشکی تا من خاک بودمی... و مرا به شمارگاه نیاوردندی. (تفسیر ابوالفتوح رازی ج 5 ص 466). رجوع به شمارکار شود، موقف در قیامت. آنجا که حساب پرسند. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(تَ یَمْ مُ)
تیممگه. جای تیمم. خاک پاکیزه ای که بر آن تیمم توان کرد. خاکی خشک و عاری از رطوبت:
دجله ز تف آه خود، کردم تیممگاه خود
بغداد را در راه خود از دیده طوفان دیده ام.
خاقانی.
شده ست از آه دریاجوشش من
تیممگاه عیسی قعر دریا.
خاقانی.
پس به عهد مستضی امسال دیدم در تموز
کز تیممگاه صد نیلوفرستان دیده اند.
خاقانی.
رجوع به تیمم و مادۀ بعد شود
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان مرغا بخش ایذۀ شهرستان اهواز با 195 تن سکنه، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(نَ / نِ)
بیمارستان و بیمارخانه. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(کَ / کِ)
پرستار، خادم، غمخوار، متعهد، (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) :
همه پرگناهان که پیش تو اند
نه تیماردار و نه خویش تو اند،
فردوسی،
، مغموم، (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) :
نبرده گزینان اسفندیار
از آنجا برفتند تیماردار،
دقیقی (از یادداشت ایضاً)،
رجوع به تیمار و دیگر ترکیبهای آن شود، ضابط ملک و دارای شغل و کار، (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
محل مرمت. جایی که اشیاء شکسته چون ماشین و جز آن را که دارای نقصی شوند، اصلاح و مرمت نمایند: تعمیرگاه اتومبیل
لغت نامه دهخدا
(پَ / پِ)
میدان جنگ. جنگ جای. پیکارگه. حربگاه. رزمگاه:
سه راه است از ایدر بدان بارگاه
که ارجاسپ خواندش به پیکارگاه.
فردوسی.
دوزخی شد عرصۀ پیکارگاه
که در آن پیکارگه خنجر کشید.
مسعودسعد
لغت نامه دهخدا
(تَ / تِ)
افغان. فرزند احمدشاه درانی که در سال 1187 هجری قمری جلوس کرد و درسال 1207 هجری قمری درگذشت. (از فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
مرکّب از: بیمار + گاه، ادات مکان، مریضخانه، بیمارستان، جای بیمار
لغت نامه دهخدا
تصویری از پیکارگاه
تصویر پیکارگاه
میدان جنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیماردار
تصویر تیماردار
غمخوار، پرستار خدمتکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شمارگاه
تصویر شمارگاه
دیوان محاسبات، دفتر خانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیماردار
تصویر تیماردار
غمخوار، پرستار، خدمتکار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پیکارگاه
تصویر پیکارگاه
میدان جنگ، رزمگاه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دیدارگاه
تصویر دیدارگاه
آپویتمنت
فرهنگ واژه فارسی سره
گاراژ، مکانیکی، کارگاه تعمیرات
فرهنگ واژه مترادف متضاد
اسم پرستار، خدمت کار، غم خوار، مراقب
فرهنگ واژه مترادف متضاد