- تیمارخوار
- غمخوار، پرستار
معنی تیمارخوار - جستجوی لغت در جدول جو
- تیمارخوار ((خا))
- غمخوار، پرستار
- تیمارخوار
- غم خوار، پرستار
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
غمگین، اندوهگین، برای مثال تنت قارون شده ست و جانت مفلس / یکی شاد و دگر تیمارخواره (ناصرخسرو - ۴۶۱)
پرستاری
غمخوار، پرستار خدمتکار
غمخوار، پرستار، خدمتکار
غم خوار، پرستار
آنکه مارخورد: درویش مار خوار، گاو کوهی گوزن
ویژگی کسی که مار می خورد، کنایه از صفتی توهین آمیز برای اعراب