جدول جو
جدول جو

معنی تیزگوش - جستجوی لغت در جدول جو

تیزگوش
گوش سخت شنوا که زود شنوند آواز آهسته را
تصویری از تیزگوش
تصویر تیزگوش
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تیزهوش
تصویر تیزهوش
باهوش، هوشمند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیزهوش
تصویر تیزهوش
باهوش، زرنگ، زیرک، هوشیار، برای مثال تبسم کنان گفتش ای تیزهوش / اصم به که گفتارباطل نیوش (سعدی۱ - ۱۳۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تیزهوش
تصویر تیزهوش
هوشیار، هوشمند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تیزهوشی
تصویر تیزهوشی
ذکاوت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تیزهوشی
تصویر تیزهوشی
هوشیاری هوشمندی، باهوشی تیروپری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیزپوی
تصویر تیزپوی
سریع السیر، تندرو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیلگوش
تصویر پیلگوش
آنچه مانند گوش فیل باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فیلگوش
تصویر فیلگوش
زنبق، سوسن آزاد، سوسن سفید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تیزهوشی
تصویر تیزهوشی
هوشیاری، زرنگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تیزگام
تصویر تیزگام
تیزپا، تندرو، چابک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تینوش
تصویر تینوش
(دخترانه)
نوش تو
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از تیزهش
تصویر تیزهش
هوشیار هوشمند تیزویر باهوش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیزهش
تصویر تیزهش
تیزهوش، برای مثال هر کسی در بهانه تیزهش است / کس نگوید که دوغ من ترش است (نظامی۴ - ۵۳۳)
فرهنگ فارسی عمید