جدول جو
جدول جو

معنی تیراژه - جستجوی لغت در جدول جو

تیراژه
(دخترانه)
رنگین کمان، قوس قزح
تصویری از تیراژه
تصویر تیراژه
فرهنگ نامهای ایرانی
تیراژه
تیراژدی (قوس و قزح)
تصویری از تیراژه
تصویر تیراژه
فرهنگ لغت هوشیار
تیراژه
رنگین کمان، کمانی مرکب از هفت رنگ که از تجزیۀ نور خورشید در قطرات باران ایجاد می شود، تویه، آلیسا، قزح، آدینده، تربیسه، قوس و قزح، آژفنداک، سویسه، تربسه، شدکیس، نوشه، ایرسا، نوسه، تیراژی، رخش، درونه، آفنداک، کلکم، نوس، آزفنداک، ترسه، سرگیس، توبه، سدکیس، سرکیس، سرویسه، کرکم، اغلیسون
تصویری از تیراژه
تصویر تیراژه
فرهنگ فارسی عمید
تیراژه
((ژَ یا ژِ))
تیراژی، رنگین کمان، قوس و قزح
تصویری از تیراژه
تصویر تیراژه
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تیراژی
تصویر تیراژی
قوس قزح رنگین کمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیراژی
تصویر تیراژی
رنگین کمان، کمانی مرکب از هفت رنگ که از تجزیۀ نور خورشید در قطرات باران ایجاد می شود، درونه، نوس، توبه، سویسه، آلیسا، رخش، کلکم، قزح، آژفنداک، نوسه، سرکیس، تربسه، آفنداک، سرویسه، سرگیس، سدکیس، ترسه، آدینده، اغلیسون، آزفنداک، تربیسه، کرکم، تیراژه، قوس و قزح، شدکیس، تویه، ایرسا، نوشه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تیراژ
تصویر تیراژ
شمارگان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تیراژ
تصویر تیراژ
کشش، کشیدگی، تعداد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیراژ
تصویر تیراژ
شمارگان، واحدی برای شمارش روزنامه، مجله و کتابی که در یک نوبت به چاپ می رسد، شمار (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تیراژ
تصویر تیراژ
تعداد نسخه های روزنامه، مجله یا کتاب که در یک نوبت به چاپ برسد، شمارگان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از میرانه
تصویر میرانه
(دخترانه)
میر (ازعربی) + انه (فارسی) امیرانه، شاهانه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ویرانه
تصویر ویرانه
خرابه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بیراهه
تصویر بیراهه
راه منحرف از جاده راه کج، بیابانی که راه بجایی نداشته باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیرانه
تصویر بیرانه
ویرانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دیرانه
تصویر دیرانه
زمان دراز، کهن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایرانه
تصویر ایرانه
(دخترانه)
منسوب به ایران
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از تیتراژ
تصویر تیتراژ
تیتراژ (Title Sequence یا Opening Sequence یا Intro) یا عنوان بندی بخشی از یک فیلم، سریال، یا برنامه تلویزیونی است که معمولاً در ابتدای اثر پخش می شود و شامل اطلاعاتی در مورد نام فیلم، سازندگان و عوامل تولید است. تیتراژ می تواند نقش مهمی در تعیین تن و فضای کلی اثر داشته باشد و معمولاً شامل عناصر بصری و صوتی مانند انیمیشن، تصاویر، موسیقی و متن است.
عناصر اصلی تیتراژ:
1. عنوان فیلم یا سریال : نام اثر که معمولاً به شکل برجسته و قابل توجه نمایش داده می شود.
2. اسامی عوامل اصلی : شامل نام کارگردان، نویسنده، تهیه کننده، بازیگران اصلی و سایر عوامل کلیدی تولید.
3. موسیقی متن : موسیقی ای که معمولاً با تیتراژ پخش می شود و به تنظیم فضای احساسی و جذابیت اثر کمک می کند.
4. طراحی بصری : شامل تصاویر، انیمیشن ها، گرافیک ها و رنگ هایی که با تم و موضوع اثر هماهنگ هستند.
5. سبک و تم : تیتراژ باید به طور کامل با سبک و تم اثر هماهنگ باشد و به معرفی اولیه داستان و فضای اثر کمک کند.
نمونه هایی از تیتراژهای معروف:
1. `جیمز باند` : تیتراژهای سری فیلم های جیمز باند به خاطر طراحی های گرافیکی جذاب و موسیقی های خاص شناخته شده اند.
2. `مد من` (Mad Men) : تیتراژ این سریال با استفاده از انیمیشن های ساده و موسیقی متمایز، فضای دهه 60 میلادی را به خوبی به تصویر می کشد.
3. `بازی تاج و تخت` (Game of Thrones) : تیتراژ این سریال با استفاده از یک نقشه سه بعدی و موسیقی حماسی، دنیای پیچیده و گسترده سریال را معرفی می کند.
اهمیت تیتراژ:
- معرفی عوامل تولید : تیتراژ فرصتی است برای معرفی کسانی که در ساخت اثر نقش داشته اند و قدردانی از تلاش های آن ها.
- ایجاد تن و فضا : تیتراژ به تنظیم تن و فضای اولیه اثر کمک می کند و مخاطب را برای داستانی که قرار است روایت شود، آماده می کند.
- جذب مخاطب : تیتراژ جذاب و خلاقانه می تواند مخاطب را از همان ابتدا جذب کند و تمایل به تماشای ادامه اثر را افزایش دهد.
طراحی تیتراژ:
طراحی تیتراژ یک هنر و تخصص خاص است که نیاز به ترکیبی از مهارت های گرافیکی، انیمیشنی و درک عمیق از محتوای اثر دارد. طراحان تیتراژ باید بتوانند اطلاعات ضروری را به شکلی جذاب و هماهنگ با تم اثر ارائه دهند.
تیتراژ یک ابزار قدرتمند برای معرفی و تنظیم فضای ابتدایی یک فیلم یا سریال است و می تواند تاثیر زیادی بر تجربه مخاطب از اثر داشته باشد.
نوشتن نام بازیگران فیلم پیش از شروع اصلی فیلم در تصویر بر حسب شهرت آنها. عنوان بندی برای بازیگران اهمیت خاصی دارد، هم از این جهت که نشان دهنده اهمیت نسبی آنها در فیلم است و هم از آن جهت که در قرارداد های بعدی آنها، تاثیر بسیاری به جا می گذارد. لازم به ذکر است در گذشته در عنوان بندی اولیه، نام همه عوامل فیلم ذکر می شد، اما این مسئله به دلیل تعداد زیاد نام ها، تماشاگر را خسته می کرد، به همین خاطر بعدها در عنوان بندی اولیه تنها به نام های اصلی مانند بازیگران اصلی، کارگردان، فیلم نامه نویس اکتفا می شود و در عنوان بندی نهایی نام همه عوامل ذکر می شود.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از تیراست
تصویر تیراست
سیصد (300)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیرازن
تصویر تیرازن
شاه افسر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیرایه
تصویر پیرایه
آرایش وزیور، تهمت وافترا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیراهه
تصویر پیراهه
آنچه بدان زینت افزاید پیرایه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیرانه
تصویر پیرانه
مانند پیران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیرازه
تصویر شیرازه
ته بندی کتاب و فنر
فرهنگ لغت هوشیار
مایعی که در ساقه بعضی از گیاهها وجود دارد و گاهی بیرون می تراود، شیره خشخاش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیرانه
تصویر بیرانه
ویرانه، جای خراب و ویران
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دیرانه
تصویر دیرانه
دیرین، دیرینه، کهن، زمان دراز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بیراهه
تصویر بیراهه
بیابانی که راه به جایی نداشته باشد، راهی که انسان از آن به مقصد نرسد، راه کج و غلط
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیرایه
تصویر پیرایه
زیب، زینت، زیور، آرایش، برای مثال حریف مجلس ما خود همیشه دل می برد / علی الخصوص که پیرایه ای بر او بستند (سعدی۲ - ۴۱۹)، ز دانش چو جان تو را مایه نیست / به از خامشی هیچ پیرایه نیست (فردوسی - ۷/۱۸۰) تهمت، افترا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیرانه
تصویر پیرانه
مربوط به پیران، آنچه درخور پیران است، به روشی که از پیران انتظار می رود، برای مثال جهان بر جوانان جنگ آزمای / رها کن فروکش تو پیرانه پای (نظامی۵ - ۸۲۵)، پیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیراهه
تصویر پیراهه
پیرایه، زیب، زینت، زیور، آرایش، تهمت، افترا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شیرابه
تصویر شیرابه
مایعی که در ساقۀ بعضی از گیاه هان وجود دارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گیرانه
تصویر گیرانه
آنچه که بدان آتش افروزند آتش زنه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ویرانه
تصویر ویرانه
جای خراب محل ویران مقابل آباد ظبادی: (حافظا، خلد برین خانه موروث من است اندرین منزل ویرانه نشیمن چکنم خ) (حافظ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیراهه
تصویر بیراهه
((هِ))
راه کج، بیابانی که راه به جایی نداشته باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بیرانه
تصویر بیرانه
((نِ))
خرابه، ویرانه، عمارت مخروبه
فرهنگ فارسی معین