جدول جو
جدول جو

معنی تید - جستجوی لغت در جدول جو

تید(تَ)
نرمی و آهستگی. یقال: تیدک یا هذا، یعنی نرمی و آهستگی کن. و یقال: تیدک زیداً و تید زید، یعنی بگذار او را و هو اما مصدر و الکاف مجروره او اسم فعل، و الکاف للخطاب. و نزد ابن مالک اسم فعل است وبس. (منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تید
نرمی و آهستگی
تصویری از تید
تصویر تید
فرهنگ لغت هوشیار
تید
واژه ای برای راندن سگ
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زید
تصویر زید
(پسرانه)
نام یکی از اصحاب پیامبر (ص)
فرهنگ نامهای ایرانی
(تَ دَ)
از بلاد قدیم مصر است که در بطن ریف، نزدیک سخا قرار دارد. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(تَ سَحْ حُ)
به ایدع رنگ کردن جامه را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
دهی از بخش خوانسار شهرستان گلپایگان است، که 1300 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
یهودی و منسوب به جهود، (ناظم الاطباء) ... تیداکی یهودی را گویند، (انجمن آرا)، رجوع به تیداک شود
لغت نامه دهخدا
یهود ’؟’ را گویند چه تیداکی یهودی باشد، (برهان) (آنندراج)، یهود، (ناظم الاطباء)، در برهان گفته به معنی یهود است ... در فرهنگها ندیدم، (انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تیح
تصویر تیح
پنبه ریز کرده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیز
تصویر تیز
بران، برنده، قاطع غلبه نمودن هم میاید
فرهنگ لغت هوشیار
چوب باریک که بر سر آن آهن نوک نیز بنشانند و با کمان بهدف بیندازند قسمت، بهره، نصیب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیخ
تصویر تیخ
هر چیز که سر آن تیز باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تین
تصویر تین
انجیر، وسوره نود و پنجمین از قرآن کریم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیج
تصویر تیج
برگ نو بر آمده از درخت جوانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیه
تصویر تیه
سرگردانی و خودپسندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیو
تصویر تیو
توان و طاقت
فرهنگ لغت هوشیار
نهار بز نر تکه درختی ازتیره گل سرخیان که برگهایش مرکب است. گلهایش سفید خوشه یی ومیوه اش ریز و گرد است. چوب این درخت سخت و رنگین و قرمز رنگ است غبیرای بری پرنده انگور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیم
تصویر تیم
بنده خود کردن و رام گردانیدن یک دسته ورزشکار در یک رشته از ورزشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیل
تصویر تیل
شاهدانه های چینی از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیژ
تصویر تیژ
تز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زید
تصویر زید
افزون کردن، افزون شدن، نمو دادن، نامی از نامهای مردان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیش
تصویر تیش
ترکی از تیز پارسی دندان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیغ
تصویر تیغ
کارد تیز باشد و شمشیر، چاقو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیب
تصویر تیب
سرگشته مدهوش حیران
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیپ
تصویر تیپ
نمونه بارز یکدسته، دسته، گروه، نوع، جنس، صنف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دید
تصویر دید
نظاره، تماشا، دیدن، رویت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بید
تصویر بید
جمع بیداء، بیابان ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیف
تصویر تیف
خس و خار و خلاشه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تند
تصویر تند
اکسپرس
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تیر
تصویر تیر
عطارد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از دید
تصویر دید
رویت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تقید
تصویر تقید
پابستگی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تیپ
تصویر تیپ
چهرمان
فرهنگ واژه فارسی سره
میوه ی توت، توت سیاه
فرهنگ گویش مازندرانی