جدول جو
جدول جو

معنی تکمار - جستجوی لغت در جدول جو

تکمار
تیری که بر سر آن پیکان نباشد، تیر بی پیکان، تکمر، تخمار
تصویری از تکمار
تصویر تکمار
فرهنگ فارسی عمید
تکمار(تُ)
بمعنی تخمار است و آن تیری باشد بی پیکان و بجای پیکان گرهی دارد. (برهان) (ازانجمن آرا) (از آنندراج). و آنرا تکمر نیز گفته اند. (انجمن آرا) (آنندراج). تیری است بی پیکان که بجای پیکان گرهی بشکل تخم کبوتر دارد و از آن او را تخمار و تکمار نیز خوانند. منسوب به تکمه و تکمار مخفف آن و در بهار عجم آورده و در فرهنگها نیافتم. (انجمن آرا). تخمار که تیر بی پیکان بود و بعوض پیکان گرهی از چوب یا استخوان دارد. (ناظم الاطباء) :
هم از وی است خوارج نشانۀ لعنت
که سکزن است بر ایشان سزا نه تکمار است
امیرخسرو (از انجمن آرا).
رجوع به تخمار و تکمر شود
لغت نامه دهخدا
تکمار
تیر بی پیکان که بجای پیکان گرهی از چوب یا استخوان دارد
تصویری از تکمار
تصویر تکمار
فرهنگ لغت هوشیار
تکمار((تُ))
تیری که بر سر آن پیکان نباشد
تصویری از تکمار
تصویر تکمار
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تیمار
تصویر تیمار
پرستاری، نوازش و مراقبت از شخص بیمار یا آسیب دیده، غم خواری، دلسوزی، فکر، اندیشه، درد و رنج
تیمار خوردن: غم خواری کردن، دلسوزی کردن، برای مثال به تنها تن خویش جستم نبرد / به پرخاش تیمار من کس نخورد (فردوسی - ۵/۳۵۲)
تیمار داشتن: خدمت، پرستاری و غم خواری کردن، مواظب کسی یا چیزی بودن
تیمار کردن: با شال و قشو بدن اسب را مالش دادن و تمیز کردن، محافظت کردن، پرستاری کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تکرار
تصویر تکرار
عملی را دو یا چند مرتبه انجام دادن، سخنی را دوباره گفتن، در ادبیات در فن بدیع مکرر آوردن کلمه ای به منظور تاکید یا غرض دیگر مانند این شعر، برای مثال باران قطره قطره همی بارم ابروار / هر روز خیره خیره از این چشم سیل بار (عسجدی - ۴۱)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تومار
تصویر تومار
طومار، مکتوب یا نامۀ بلند، دفتر، صحیفه، نامه، طامور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تخمار
تصویر تخمار
تیری که بر سر آن پیکان نباشد، تیر بی پیکان، تکمر، تکمار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تومار
تصویر تومار
دفتر اعمال شخصی در روز قیامت، نوشته باند و طولانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تکرار
تصویر تکرار
حمله بردن بر کسی و میل نمودن، مهربانی کردن، باز گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخمار
تصویر تخمار
تیری که بجای پیکان گرهی داشته باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیمار
تصویر تیمار
رنج و اندوه، غم خوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخمار
تصویر تخمار
((تُ))
تیری که به جای پیکان گرهی داشته باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تکرار
تصویر تکرار
((تَ))
دوباره کردن، دوباره گفتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تیمار
تصویر تیمار
خدمت و غمخواری، فکر، اندیشه، پرستاری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تیمار
تصویر تیمار
مراقبت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تکرار
تصویر تکرار
بسامد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تکرار
تصویر تکرار
Duplication, Frequentness, Recurrence, Reiteration, Reoccurrence, Repetition, Iterance
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تکرار
تصویر تکرار
duplication, fréquence, itération, récurrence, réitération, répétition
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از تکرار
تصویر تکرار
duplicatie, frequentie, iteratie, terugkeer, herhaling, kerenkwedh
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از تکرار
تصویر تکرار
복제 , 빈도 , 반복 , 재발
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از تکرار
تصویر تکرار
複製 , 頻度 , 繰り返し , 再発 , 再繰り返し , 再发生
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از تکرار
تصویر تکرار
שכפול , תְּדִירוּת , חזרה , איטרציה , חֲזוֹר , חֲזָרָה , חֲלוּפָה , חִזוּר
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از تکرار
تصویر تکرار
पुनरावृत्ति , बारंबारता , पुनरावृत्ति , पुनः दोहराव , पुनः घटित , पुनरावृत्ति
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از تکرار
تصویر تکرار
penggandaan, frekuensi, iterasi, pengulangan, kekambuhan, terulang
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از تکرار
تصویر تکرار
การทำสำเนา , ความถี่ , การทำซ้ำ , การทำซ้ำ , การกลับเป็นซ้ำ , การย้ำ , การเกิดซ้ำ , การทำซ้ำ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از تکرار
تصویر تکرار
дублирование , частота , повторение , итерация
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تکرار
تصویر تکرار
Duplikation, Häufigkeit, Iteration, Wiederholung, Wiederauftreten
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تکرار
تصویر تکرار
duplicación, frecuencia, iteración, recurrencia, reiteración, reaparición, repetición
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تکرار
تصویر تکرار
duplicazione, frequenza, iterazione, ricorrenza, reiterazione, ricomparsa, ripetizione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تکرار
تصویر تکرار
duplicação, frequência, iteração, recorrência, reiteração, reaparição, repetição
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تکرار
تصویر تکرار
重复 , 频率 , 迭代 , 复发 , 重申 , 重新发生
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تکرار
تصویر تکرار
duplikacja, częstotliwość, iteracja, powtarzanie, powtórzenie, zdarzenie, ponowienie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تکرار
تصویر تکرار
дублювання , частота , ітерація , повторення
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تکرار
تصویر تکرار
çoğaltma, sıklık, yineleme, nüks (Yineleme), tekrarlama, yeniden meydana gelme
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی