جدول جو
جدول جو

معنی تکمار - جستجوی لغت در جدول جو

تکمار
تیر بی پیکان که بجای پیکان گرهی از چوب یا استخوان دارد
تصویری از تکمار
تصویر تکمار
فرهنگ لغت هوشیار
تکمار
تیری که بر سر آن پیکان نباشد، تیر بی پیکان، تکمر، تخمار
تصویری از تکمار
تصویر تکمار
فرهنگ فارسی عمید
تکمار
((تُ))
تیری که بر سر آن پیکان نباشد
تصویری از تکمار
تصویر تکمار
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تکرار
تصویر تکرار
بسامد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تیمار
تصویر تیمار
مراقبت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تیمار
تصویر تیمار
رنج و اندوه، غم خوردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخمار
تصویر تخمار
تیری که بجای پیکان گرهی داشته باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تکرار
تصویر تکرار
حمله بردن بر کسی و میل نمودن، مهربانی کردن، باز گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تومار
تصویر تومار
دفتر اعمال شخصی در روز قیامت، نوشته باند و طولانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخمار
تصویر تخمار
تیری که بر سر آن پیکان نباشد، تیر بی پیکان، تکمر، تکمار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تومار
تصویر تومار
طومار، مکتوب یا نامۀ بلند، دفتر، صحیفه، نامه، طامور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تکرار
تصویر تکرار
عملی را دو یا چند مرتبه انجام دادن، سخنی را دوباره گفتن، در ادبیات در فن بدیع مکرر آوردن کلمه ای به منظور تاکید یا غرض دیگر مانند این شعر، برای مثال باران قطره قطره همی بارم ابروار / هر روز خیره خیره از این چشم سیل بار (عسجدی - ۴۱)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تیمار
تصویر تیمار
پرستاری، نوازش و مراقبت از شخص بیمار یا آسیب دیده، غم خواری، دلسوزی، فکر، اندیشه، درد و رنج
تیمار خوردن: غم خواری کردن، دلسوزی کردن، برای مثال به تنها تن خویش جستم نبرد / به پرخاش تیمار من کس نخورد (فردوسی - ۵/۳۵۲)
تیمار داشتن: خدمت، پرستاری و غم خواری کردن، مواظب کسی یا چیزی بودن
تیمار کردن: با شال و قشو بدن اسب را مالش دادن و تمیز کردن، محافظت کردن، پرستاری کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تخمار
تصویر تخمار
((تُ))
تیری که به جای پیکان گرهی داشته باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تکرار
تصویر تکرار
((تَ))
دوباره کردن، دوباره گفتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تیمار
تصویر تیمار
خدمت و غمخواری، فکر، اندیشه، پرستاری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تکرار
تصویر تکرار
Duplication, Frequentness, Recurrence, Reiteration, Reoccurrence, Repetition, Iterance
دیکشنری فارسی به انگلیسی
дублирование , частота , повторение , итерация
دیکشنری فارسی به روسی
Duplikation, Häufigkeit, Iteration, Wiederholung, Wiederauftreten
دیکشنری فارسی به آلمانی
дублювання , частота , ітерація , повторення
دیکشنری فارسی به اوکراینی
duplikacja, częstotliwość, iteracja, powtarzanie, powtórzenie, zdarzenie, ponowienie
دیکشنری فارسی به لهستانی
重复 , 频率 , 迭代 , 复发 , 重申 , 重新发生
دیکشنری فارسی به چینی
duplicação, frequência, iteração, recorrência, reiteração, reaparição, repetição
دیکشنری فارسی به پرتغالی
duplicazione, frequenza, iterazione, ricorrenza, reiterazione, ricomparsa, ripetizione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
duplicación, frecuencia, iteración, recurrencia, reiteración, reaparición, repetición
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
duplication, fréquence, itération, récurrence, réitération, répétition
دیکشنری فارسی به فرانسوی
duplicatie, frequentie, iteratie, terugkeer, herhaling, kerenkwedh
دیکشنری فارسی به هلندی
การทำสำเนา , ความถี่ , การทำซ้ำ , การทำซ้ำ , การกลับเป็นซ้ำ , การย้ำ , การเกิดซ้ำ , การทำซ้ำ
دیکشنری فارسی به تایلندی
penggandaan, frekuensi, iterasi, pengulangan, kekambuhan, terulang
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تكرارٌ , كثرةٌ , تكرار , تكرّرٌ , إعادة التّكرار ,
دیکشنری فارسی به عربی
पुनरावृत्ति , बारंबारता , पुनरावृत्ति , पुनः दोहराव , पुनः घटित , पुनरावृत्ति
دیکشنری فارسی به هندی
שכפול , תְּדִירוּת , חזרה , איטרציה , חֲזוֹר , חֲזָרָה , חֲלוּפָה , חִזוּר
دیکشنری فارسی به عبری
複製 , 頻度 , 繰り返し , 再発 , 再繰り返し , 再发生
دیکشنری فارسی به ژاپنی
복제 , 빈도 , 반복 , 재발
دیکشنری فارسی به کره ای
çoğaltma, sıklık, yineleme, nüks (Yineleme), tekrarlama, yeniden meydana gelme
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی