جدول جو
جدول جو

معنی تکسین - جستجوی لغت در جدول جو

تکسین(تَ)
نام بزرگی است از بزرگان ترک. (برهان). نام ملکی و ملکی است ازترکستان و شهری منسوب به خوبان و بمعنی حکمران و امیر نیز آمده و منسوب بدانجا را از ترکان خوب روی، پروردۀ تسکین خوانند. (انجمن آرا) (آنندراج). یکی از زمین داران ترکستان و نیز نام آن ملک که بدو منسوب است. (فرهنگ رشیدی). یکی از بزرگان ترکستان. (ناظم الاطباء). مصحف تکین. (حاشیۀ برهان چ معین) :
چاکران دگران آرزوی بنده کنند
نام فرزندان تکسین و تکین و دینار.
فرخی (دیوان ص 99).
چشم ودل رامن ملامت چون کنم ازعشق خویش
بند بر جان من آن پروردۀ تکسین نهاد.
امیر معزی (از انجمن آرا).
ای بسا باد و بوش تکسینان
ترت و مرت از دعای مسکینان.
سنایی (ایضاً).
سر سزد بر آل تکسین از نکویی یار من
وز شرف بر آل یاسین سر امیر اطهر سزد.
سوزنی.
تا که از یغما و تکسین از برای رزم و بزم
بندگان آرند شیطان بند حورالعین صور
از برای رزم دشمن وز برای بزم دوست
جز بت یغما مخوه جز لعبت تکسین مخر.
سوزنی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از توکسین
تصویر توکسین
مادۀ سمّی پروتئینی که به وسیلۀ میکروب ها ترشح می شود، زهرابه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تسکین
تصویر تسکین
آرام کردن، آرامش دادن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تکوین
تصویر تکوین
به وجود آوردن، هستی دادن، آفریدن، احداث کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تحسین
تصویر تحسین
به نیکویی نسبت دادن، نیک شمردن، آفرین گفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تکفین
تصویر تکفین
مرده ای را کفن کردن، کفن پوشاندن به مرده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تکسیر
تصویر تکسیر
شکستن، درهم شکستن، شکاندن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تکنسین
تصویر تکنسین
اهل فن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تکسیف
تصویر تکسیف
پاره پاره کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تکسیر
تصویر تکسیر
نیک شکستن، بسیار شکستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توکسین
تصویر توکسین
فرانسوی زهرابه سمی است که از میکربها تولید شود زهرابه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تکوین
تصویر تکوین
در وجود آوردن، پیدا کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تسکین
تصویر تسکین
خفه کردن، آرام دادن کسی را، آسایش و راحت و آرامی
فرهنگ لغت هوشیار
زهگفت آفرینباد زهش شاباش نیایش سنایش آفرین گفتن نیک شمردن، نیکو کردن زیبا ساختن، تعریف تمجید آفرین، جمع تحسینات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تکفین
تصویر تکفین
کفن پوشیدن مرده را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تکوین
تصویر تکوین
((تَ))
آفریدن، به وجود آوردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از توکسین
تصویر توکسین
((تُ))
سمی است که از میکروب ها تولید شود، زهرابه (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تکسیر
تصویر تکسیر
((تَ))
شکستن، مساحت کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تکفین
تصویر تکفین
((تَ))
کفن کردن مرده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تسکین
تصویر تسکین
((تَ))
آرام کردن، ساکن کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تحسین
تصویر تحسین
((تَ))
آفرین گفتن، نیکو کردن، به نیکی نسبت دادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تسکین
تصویر تسکین
آرامش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تحسین
تصویر تحسین
نکوداشت، آفرین گفتن، ستودن، ستایش کردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تکوین
تصویر تکوین
بوددهی، هستایش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تحسین
تصویر تحسین
Acclaim, Praise, Admiration
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تسکین
تصویر تسکین
Alleviation, Assuagement, Easement
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تکنسین
تصویر تکنسین
Technician
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تحسین
تصویر تحسین
одобрение , восхищение , похвала
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تسکین
تصویر تسکین
облегчение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تکنسین
تصویر تکنسین
техник
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تکنسین
تصویر تکنسین
Techniker
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تحسین
تصویر تحسین
Beifall, Bewunderung, Lob
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تسکین
تصویر تسکین
Linderung, Erleichterung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تحسین
تصویر تحسین
схвалення , захоплення , похвала
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تکنسین
تصویر تکنسین
технік
دیکشنری فارسی به اوکراینی