تجاوز کردن، دست اندازی کردن به چیزی، ستم کردن، از حد درگذشتن تعدی کردن: تجاوز کردن، دست اندازی کردنتجاوز کردن، دست اندازی کردن به چیزی، ستم کردن، از حد درگذشتن تعدی کردن: تجاوز کردن، دست اندازی کردن
مربوط به اکد، از مردم اکد، زبانی از خانوادۀ زبان های حامی - سامی که در بین النهرین رایج بودهمربوط به اکد، از مردم اکد، زبانی از خانوادۀ زبان های حامی - سامی که در بین النهرین رایج بوده
برابری کردن در کاری، نبرد جستن، به نبرد خواندن، فزونی جستن، قصد کردن چیزی را، پیش خواندنبرابری کردن در کاری، نبرد جستن، به نبرد خواندن، فزونی جستن، قصد کردن چیزی را، پیش خواندن