معنی تکدیر - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با تکدیر
تکدیر
- تکدیر
- تیره کردن: کدره تکدیراً. (از منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تیره گردانیدن چیزی را. (از اقرب الموارد). یقال: کدر عیشه. نقیض صفا. (منتهی الارب) ، اندوهگین کردن کسی را، ریختن آب را. (از اقرب الموارد) ، در تداول امروزی، نقیض تقدیر.
- تکدیر خاطر، تشویش خاطر. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تقدیر
- تقدیر
- اندازه کردن، نصیب و قسمت، قضا و فرمان خداوند، سرنوشت
فرهنگ لغت هوشیار
تکدیری
- تکدیری
- گرزشی کیفر برای بزه های کوچک منسوب به تکدیر یا حبس تکدیری. حبس برای بزه های کوچک از دو تا ده روز
فرهنگ لغت هوشیار