- تکبیل
- بند کردن، در تاخیر انداختن وام کسی را
معنی تکبیل - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
به پایان رساندن
زیر نویسی پاینامه نویسی، گسترش دامن بلند کردن دامن
نواله کردن (نواله لقمه)
دهل نوازی
برایگان دادن چیزی را در راه خدا
بوسه زدن
نامردی ارادی
سرمه نهادن
بزرگ گردانیدن چیزیرا، الله اکبر گفتن، به بزرگی یاد کردن خدا را
از کباب کباب کردن بریان کردن
به فرجام رساندن، رسا گرداندن هرویسپاندن بساختن رسانیدن رسا کردن تمام کردن، نیکو کردن، رسیدگی رسایی کمال، جمع تکمیلات
تاجگذاری تاج نهادن، درخشاندن، بد دل کردن
در آمیختن
کامل کردن، تمام کردن، نیکو کردن
به رایگان دادن چیزی در راه خدا، آب رایگان به همه دادن
بوسیدن، بوسه زدن
خدا را به بزرگی یاد کردن، اللّه اکبر گفتن، بزرگ کردن، بزرگ شمردن
Finalization, Supplementation
завершение , дополнение
Fertigstellung, Ergänzung
завершення , доповнення
finalizacja, suplementacja
完成 , 补充
finalização, suplementação
finalizzazione, supplementazione
finalización, suplementación
finalisation, supplémentation
afronding, aanvulling
การสรุป , การเสริม
penyelesaian, suplementasi