جدول جو
جدول جو

معنی تکبرکردن - جستجوی لغت در جدول جو

تکبرکردن
بزرگ منشی کردن خود را بزرگ پنداشتن
تصویری از تکبرکردن
تصویر تکبرکردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تدبیرکردن
تصویر تدبیرکردن
پایان کاری را نگریستن در امری اندیشیدن، مشورت کردن رای زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفکرکردن
تصویر تفکرکردن
اندیشیدن اندیشه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مکدرکردن
تصویر مکدرکردن
تیره کردن، تنگدل کردن غمگین گردیدن: (زانکه موسی را منور کرده ای مر مرا هم زان مکدر کرده ای) (مثنوی. نیک. 151: 1)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نوبرکردن
تصویر نوبرکردن
خوردن میوه تازه ببازار آمده
فرهنگ لغت هوشیار
খন্ড খন্ড করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
ٹکڑے ٹکڑے کرنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از کسرکردن
تصویر کسرکردن
کاستن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تب کردن
تصویر تب کردن
تب گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکرکردن
تصویر شکرکردن
ثنا گفتن، سپاس نعمت خدایتعالی و جز وی کردن، سپاس گفتن
فرهنگ لغت هوشیار
نابینا ساختن، اعماء، چشم کسیرا از دیدن محروم کردن به عملی از اعمال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تک کردن
تصویر تک کردن
Single
دیکشنری فارسی به انگلیسی
робити єдиним
دیکشنری فارسی به اوکراینی