جدول جو
جدول جو

معنی توهید - جستجوی لغت در جدول جو

توهید(تَ ءُ)
گستردن فرش را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از توحید
تصویر توحید
(پسرانه)
یگانه دانستن خداوند، یکتاپرستی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از توهیم
تصویر توهیم
در وهم و خیال انداختن، به گمان افکندن، در غلط و اشتباه انداختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تمهید
تصویر تمهید
آماده کردن، مقدمه چیدن، آسان ساختن، گسترانیدن، هموار کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از توحید
تصویر توحید
یگانه گردانیدن، یکتا قرار دادن، خدا را یگانه دانستن، به یگانگی خدا ایمان آوردن، در تصوف مرحله ای که سالک به چیزی غیر از خداوند توجهی ندارد، سورۀ صدودوازدهم قرآن کریم، دارای ۴ آیه، مکی، اخلاص
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تولید
تصویر تولید
چیزی را از چیز دیگر به وجود آوردن، زایاندن، در علم اقتصاد حاصل کردن چیزی از طریق زراعت یا صناعت، در علم اقتصاد مقدار کالای تهیه شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تزهید
تصویر تزهید
کسی را نسبت به چیزی بی میل و ناخواه کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از توهین
تصویر توهین
خواروخفیف کردن، سست کردن، ضعیف کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از توکید
تصویر توکید
محکم کردن، استوار کردن عهد یا کلام
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از توفید
تصویر توفید
هم آوای تفعیل فرستادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمهید
تصویر تمهید
گستردن، راست کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توطید
تصویر توطید
گرانسنگی پا بر جایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تزهید
تصویر تزهید
پارسا خواست زاهد کردن، پار ساخواندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تسهید
تصویر تسهید
بیخواب کردن بیدار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توقید
تصویر توقید
افروختن آتش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توکید
تصویر توکید
استوار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترهید
تصویر ترهید
سخت نادانی و حماقت نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
آواز بگلو بر گردانیدن بنرمی، نیکو کردن آواز سرود گفتن اشتغال یافتن بسرود و سماع نرم بانگ کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توصید
تصویر توصید
بیم دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توهیم
تصویر توهیم
در غلط و اشتباه انداختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تولید
تصویر تولید
پرورش کردن، زائیده گردانیدن، پدید آوردن چیزی از چیزی، پروردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تورید
تصویر تورید
گلگون کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توحید
تصویر توحید
یگانه گردانیدن، یکی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توهین
تصویر توهین
سست کردن، خوار شمردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توحید
تصویر توحید
((تُ))
یکتا کردن، خدا را یگانه دانستن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تمهید
تصویر تمهید
((تَ))
گسترانیدن، آسان ساختن، فراهم کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تولید
تصویر تولید
((تُ))
پدید آوردن، زادن، زایش، ایجاد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از توکید
تصویر توکید
((تُ))
استوار کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تهوید
تصویر تهوید
((تَ))
آواز به گلو برگردانیدن به نرمی، نیکو کردن آواز، سرود گفتن، اشغال یافتن به سرود و سماع، نرم بانگ کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از توهین
تصویر توهین
((تُ))
خوار کردن، خوار داشتن، سست کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از توهیم
تصویر توهیم
((تُ))
به وهم انداختن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تزهید
تصویر تزهید
((تَ))
زاهد کردن، پارسا خواندن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از توحید
تصویر توحید
یکتاپرستی، یگانگی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تولید
تصویر تولید
فراوری، فرآوری، زاستن، زایوری، ساخته، فراورده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از توهین
تصویر توهین
دشنام، ناسزا
فرهنگ واژه فارسی سره