معنی تولیکا - جستجوی لغت در جدول جو

تولیکا

لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سولینا — تصویر سولینا

(دخترانه)

رسمی

فرهنگ نامهای ایرانی

تصویری از مونیکا — تصویر مونیکا

(دخترانه)

مشاور

فرهنگ نامهای ایرانی

تصویری از تولیدن — تصویر تولیدن

رمیدن، به یک سو رفتن، دور شدن

فرهنگ فارسی عمید

(تُ)

شهری است در کشور مکزیک که 53000 تن سکنه و کارخانه های تولید مواد غذائی دارد. (از لاروس). رجوع به قاموس الاعلام ترکی ذیل کلمه تولوقه شود

لغت نامه دهخدا

لاتینی گندم پا از گیاهان گیاهی از تیره گندمیان که جزو گیاهان علفی پایا میباشد. گلهایش منفرد و بشکل خوشه در انتهای ساقه قرار دارد

فرهنگ لغت هوشیار

به اشاره، پرهودیک سربسته باشاره. یا تلویحا و تصریحا. سربسته و آشکار

فرهنگ لغت هوشیار

منسوب به تولید یا امور (کارهای) تولیدی. کارهایی که موجب بکار افتادن چرخهای اقتصادی کشور و بکار گماشتن عده ای از افراد میگردد

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از تولیدن — تصویر تولیدن

بیک سو رفتن

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از تولیدات — تصویر تولیدات

جمع تولید

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از تاریکا — تصویر تاریکا

تاریکی ظلمت

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از تاریکا — تصویر تاریکا

تاریکی، ظلمت

فرهنگ فارسی معین

تصویری از تلویحا — تصویر تلویحا

سربسته

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از تولیدی — تصویر تولیدی

Reproductive

دیکشنری فارسی به انگلیسی

تصویری از تولیدی — تصویر تولیدی

reproductif

دیکشنری فارسی به فرانسوی

تصویری از تولیدی — تصویر تولیدی

reproduktif

دیکشنری فارسی به اندونزیایی

تصویری از تولیدی — تصویر تولیدی

تولیدی

دیکشنری فارسی به اردو

تصویری از تولیدی — تصویر تولیدی

প্রজননযোগ্য

دیکشنری فارسی به بنگالی

تصویری از تولیدی — تصویر تولیدی

za uzazi

دیکشنری فارسی به سواحیلی

تصویری از تولیدی — تصویر تولیدی

üremeyle ilgili

دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی

تصویری از تولیدی — تصویر تولیدی

생식의

دیکشنری فارسی به کره ای

تصویری از تولیدی — تصویر تولیدی

生殖的な

دیکشنری فارسی به ژاپنی

تصویری از تولیدی — تصویر تولیدی

רבייה

دیکشنری فارسی به عبری

تصویری از تولیدی — تصویر تولیدی

प्रजननशील

دیکشنری فارسی به هندی

تصویری از تولیدی — تصویر تولیدی

rozrodczy

دیکشنری فارسی به لهستانی

تصویری از تولیدی — تصویر تولیدی

การสืบพันธุ์

دیکشنری فارسی به تایلندی

تصویری از تولیدی — تصویر تولیدی

reproductief

دیکشنری فارسی به هلندی

تصویری از تولیدی — تصویر تولیدی

reproductivo

دیکشنری فارسی به اسپانیایی

تصویری از تولیدی — تصویر تولیدی

riproduttivo

دیکشنری فارسی به ایتالیایی

تصویری از تولیدی — تصویر تولیدی

reprodutivo

دیکشنری فارسی به پرتغالی

تصویری از تولیدی — تصویر تولیدی

生殖的

دیکشنری فارسی به چینی

تصویری از تولیدی — تصویر تولیدی

репродуктивний

دیکشنری فارسی به اوکراینی

تصویری از تولیدی — تصویر تولیدی

reproduktiv

دیکشنری فارسی به آلمانی

تصویری از تولیدی — تصویر تولیدی

репродуктивный

دیکشنری فارسی به روسی

تولیدی، تولید مثلی

دیکشنری اردو به فارسی