تولیدن تولیدن از: ’تول’ + ’یدن’ پسوند مصدری. (حاشیۀ برهان چ معین). رمیدن و دور شدن و به یک سو رفتن. (برهان) (از ناظم الاطباء). رمیدن. (غیاث اللغات) (آنندراج) : سخت می تولی ز تربیعات آن وز وبال و کینه و آفات آن. مولوی. رجوع به تول و فاتولیدن شود لغت نامه دهخدا
ژولیدن ژولیدن (ژولید ژولد خواهد ژولید ژولنده ژولیده) در هم شدن پریشان شدن آشفته گردیدن فرهنگ لغت هوشیار
تولیدی تولیدی منسوب به تولید یا امور (کارهای) تولیدی. کارهایی که موجب بکار افتادن چرخهای اقتصادی کشور و بکار گماشتن عده ای از افراد میگردد فرهنگ لغت هوشیار