- توفیر
- فرور دگرگونی، افزودن بسیار کردن، گرد آوردن دارایی دارا شدن، هده دادن (هده هوده حق)، پس انداز زیاد کردن اضافه کردن افزودن، حق کسی را تمام دادن، اندوختن مال کسب کردن گرد کردن، بسیار شدن، تفاوت، آنچه در اجاره از آن فایده بردارند، جمع توفیرات
معنی توفیر - جستجوی لغت در جدول جو
- توفیر
- صرفه جویی، تفاوت، افزونی، زیادتی، افزایش، زیاد کردن، افزودن، زیاد کردن مال، سود، فایده، حق کسی را تمام وکمال دادن، تمام کردن
![تصویری از توفیر](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/3/8/5/amd-0038586.jpg)
- توفیر
- زیاد کردن، حق کسی را تمام دادن، فرق داشتن، تفاوت، اندوختن مال
![تصویری از توفیر](https://jadvaljoo.ir/WordCard/mon/0/0/1/0/4/mon-0010469.jpg)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بانگیدن، سوت کشیدن سافوت زدن (سوت سافوت صفیر)، زرد گرداندن رنگ زرد زدن زرد اندایی
به خاک آلودن، به خاک سپردن، در خاک غلتاندن، بر زمین زدن، پستان آلودن تا کودک از شیر خواری باز ایستد، سپید گرایی، بخاک مالیدنخاک آلود کردن در خاک مالیدن، خاک مالی، جمع تعفیرات
![تصویری از تکفیر](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/3/4/3/amd-0034332.jpg)
کسی را کافر و بی دین خواندن، به کفر و بی دینی نسبت دادن، پوشاندن، کفاره دادن
![تصویری از توفیق](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/3/5/3/amd-0035322.jpg)
کسی را به کاری مدد کردن، به کاری دست یافتن، مدد کردن بخت، فراهم شدن اسباب کاری