جدول جو
جدول جو

معنی توصیف - جستجوی لغت در جدول جو

توصیف
وصف کردن، بیان کردن صفت کسی یا چیزی
تصویری از توصیف
تصویر توصیف
فرهنگ فارسی عمید
توصیف(تَ رَقْ قُ)
نیک صفت کردن. (آنندراج). وصف و بیان حال. (ناظم الاطباء). وصف کردن. نشانی دادن. نشان گفتن. پیرایه گفتن. ستودن. ستایش. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
توصیف
وصف و بیان حال، نشانی دادن، ستایش
تصویری از توصیف
تصویر توصیف
فرهنگ لغت هوشیار
توصیف((تُ))
وصف کردن، ستودن
تصویری از توصیف
تصویر توصیف
فرهنگ فارسی معین
توصیف
تشریح، تعریف، توضیح، شرح، وصف، ستایش کردن، ستودن، وصف کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
توصیف
وصفٌّ
تصویری از توصیف
تصویر توصیف
دیکشنری فارسی به عربی
توصیف
Description
تصویری از توصیف
تصویر توصیف
دیکشنری فارسی به انگلیسی
توصیف
description
تصویری از توصیف
تصویر توصیف
دیکشنری فارسی به فرانسوی
توصیف
বর্ণনা
تصویری از توصیف
تصویر توصیف
دیکشنری فارسی به بنگالی
توصیف
تفصیل
تصویری از توصیف
تصویر توصیف
دیکشنری فارسی به اردو
توصیف
tanım
تصویری از توصیف
تصویر توصیف
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
توصیف
maelezo
تصویری از توصیف
تصویر توصیف
دیکشنری فارسی به سواحیلی
توصیف
תיאור
تصویری از توصیف
تصویر توصیف
دیکشنری فارسی به عبری
توصیف
설명
تصویری از توصیف
تصویر توصیف
دیکشنری فارسی به کره ای
توصیف
説明
تصویری از توصیف
تصویر توصیف
دیکشنری فارسی به ژاپنی
توصیف
विवरण
تصویری از توصیف
تصویر توصیف
دیکشنری فارسی به هندی
توصیف
deskripsi
تصویری از توصیف
تصویر توصیف
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
توصیف
คำอธิบาย
تصویری از توصیف
تصویر توصیف
دیکشنری فارسی به تایلندی
توصیف
beschrijving
تصویری از توصیف
تصویر توصیف
دیکشنری فارسی به هلندی
توصیف
descripción
تصویری از توصیف
تصویر توصیف
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
توصیف
descrizione
تصویری از توصیف
تصویر توصیف
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
توصیف
descrição
تصویری از توصیف
تصویر توصیف
دیکشنری فارسی به پرتغالی
توصیف
描述
تصویری از توصیف
تصویر توصیف
دیکشنری فارسی به چینی
توصیف
opis
تصویری از توصیف
تصویر توصیف
دیکشنری فارسی به لهستانی
توصیف
опис
تصویری از توصیف
تصویر توصیف
دیکشنری فارسی به اوکراینی
توصیف
Beschreibung
تصویری از توصیف
تصویر توصیف
دیکشنری فارسی به آلمانی
توصیف
описание
تصویری از توصیف
تصویر توصیف
دیکشنری فارسی به روسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از توصیفی
تصویر توصیفی
Descriptive, Descriptively
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از توصیفی
تصویر توصیفی
описательный , описательно
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از توصیفی
تصویر توصیفی
beschreibend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از توصیفی
تصویر توصیفی
описовий , описово
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از توصیفی
تصویر توصیفی
opisowy, opisowo
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از توصیفی
تصویر توصیفی
描述性的 , 描述性地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از توصیفی
تصویر توصیفی
descritivo, descritivamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از توصیفی
تصویر توصیفی
descrittivo, descrittivamente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی