جدول جو
جدول جو

معنی توسط - جستجوی لغت در جدول جو

توسط
بدست، به دست، میان جی
تصویری از توسط
تصویر توسط
فرهنگ واژه فارسی سره
توسط
فراخی کردن، واسطه کردن
تصویری از توسط
تصویر توسط
فرهنگ لغت هوشیار
توسط
میانه واقع شدن، میان دو یا چند چیز واقع شدن، میانجی شدن، میانجیگری، میانه روی
تصویری از توسط
تصویر توسط
فرهنگ فارسی عمید
توسط
((تَ وَ سُّ))
میان دو یا چند چیز واقع شدن، در میان نشستن، میانجی شدن میان دو یا چند تن، میانجی گری، وساطت
تصویری از توسط
تصویر توسط
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از متوسط
تصویر متوسط
میانه، میانگین
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از متوسط
تصویر متوسط
میانه، نه خوب و نه بد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متوسط
تصویر متوسط
((مَ تَ وَ سِّ))
میانه، میانه رو، میانگین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متوسط
تصویر متوسط
نه خوب و نه بد، نه بلند و نه کوتاه، میانه، میانه گیر، میانه رو، آنکه به لحاظ اجتماعی در مرتبۀ میانه قرار دارد، دارای مرتبۀ اجتماعی میانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متوسط
تصویر متوسط
Average, Moderate, Medium
دیکشنری فارسی به انگلیسی
durchschnittlich, mittel, moderat
دیکشنری فارسی به آلمانی
средний , умеренный
دیکشنری فارسی به روسی
середній , помірний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
promedio, medio, moderado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
औसत , माध्यम , मध्यम
دیکشنری فارسی به هندی
গড় , মধ্যম , মাঝারি
دیکشنری فارسی به بنگالی
rata-rata, sedang, moderat
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
평균의 , 중간의 , 적당한
دیکشنری فارسی به کره ای
ממוצע , בינוני , מִתּוֹם
دیکشنری فارسی به عبری
平均的 , 中等的
دیکشنری فارسی به چینی
平均の , 中くらいの , 中程度の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
เฉลี่ย , ปานกลาง
دیکشنری فارسی به تایلندی
متوسّطٌ , وسطٌ , متوسّطٌ
دیکشنری فارسی به عربی
متوسط , معتدل
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از توسن
تصویر توسن
(پسرانه)
اسب سرکش
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از توسا
تصویر توسا
(دخترانه)
توسکا، درختی بلند و جنگلی که در مناطق مرطوب و کنار آبها می روید
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از توسه
تصویر توسه
آلدر گیلانی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اوسط
تصویر اوسط
میانه، میانگی، معتدل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقسط
تصویر تقسط
کاست پردازی (کاست قسط)
فرهنگ لغت هوشیار