جدول جو
جدول جو

معنی تورق - جستجوی لغت در جدول جو

تورق
ورق زدن کتاب و مجله برای آشنایی اجمالی آن، ورقه ورقه شدن جسمی
تصویری از تورق
تصویر تورق
فرهنگ فارسی عمید
تورق
(تَ)
برگ خوردن شتر. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تورق
بر گگی پردازگی برگه شدن، برگ خوردن جانور -1 برگ خوردن شتر و غیره، ورقه ورقه شدن جسمی، جمع تورقات
فرهنگ لغت هوشیار
تورق
((تَ وَ رُّ))
ورقه ورقه شدن جسمی، برگ خوردن شتر و غیره
تصویری از تورق
تصویر تورق
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از توری
تصویر توری
(دخترانه)
گیاهی درختچه ای و زینتی از خانواده حنا که گلهای خوشه ای بنفش و تاج گسترده دارد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از تورک
تصویر تورک
(پسرانه)
نام پسر شیدسب پادشاه زابلستان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از تورج
تصویر تورج
(پسرانه)
دلاور، یکی از سه پسر فریدون شاه، نام پسر فریدون پادشاه پیشدادی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از تفرق
تصویر تفرق
پراکنده شدن، پریشان گردیدن، جدا شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تورب
تصویر تورب
نوعی زغال طبیعی به رنگ قهوه ای تیره، دارای ۵۰% تا ۶۰% کربن که به هنگام سوختن بوی آمونیاک می دهد و از رسوب تدریجی گیاهان آبی مانند جلبک ها و خزه ها تولید می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از توفق
تصویر توفق
دست یافتن بر امری یا کاری یا چیزی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تورم
تصویر تورم
ورم کردن، آماس کردن، آماسیدن، در علم اقتصاد کنایه از بالا رفتن قیمت ها و پایین آمدن ارزش پول
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تورک
تصویر تورک
خرفه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توره
تصویر توره
نادانستگی نااستادی شغال شکال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تورم
تصویر تورم
آماسیدن، ورم کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توقر
تصویر توقر
وقار نمودن، بردبار شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تورع
تصویر تورع
پرهیزکاری کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تورط
تصویر تورط
در گل و لای افتادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تورز
تصویر تورز
از ریشه پارسی وزیر شدن
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی ذغالک نوعی زغال طبیعی برنگ قهوه یی تیره که صدی پنجاه تا صدی شصت جزو کربن دارد و از خزه ای مخصوص تولید میشود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توریق
تصویر توریق
برگ کردن برگ بر آوردن
فرهنگ لغت هوشیار
نوعی پارچه، پارچه لطیف و مشبک و از آن جامه و پرده و یراق جامه کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توفق
تصویر توفق
دست یافتن بکاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توثق
تصویر توثق
به استواری فرا گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمرق
تصویر تمرق
غلتیدن، بر خود پیچیدن
فرهنگ لغت هوشیار
خوی کردن خوییدن، ریشه دوانی ریشه دواندن عرق کردن خوی کردن خوی بر افشاندن، بیرون شدن رطوبت زیادی گیاهان بصورت بخار، ریشه دواندن درخت در زمین، جمع تعرقات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تسرق
تصویر تسرق
اندک اندک دزدی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تطرق
تصویر تطرق
راه کردن و راه یافتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشرق
تصویر تشرق
آفتاب گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخرق
تصویر تخرق
دروغ بافتن، پارگی، فراخدستی بخشندگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحرق
تصویر تحرق
سوخته شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اورق
تصویر اورق
خاکستر
فرهنگ لغت هوشیار
ماکوک ماکو ناوچه کشتی بسیار کوچک کرجی قایق. یا زورق زرین خورشید. یا زورق سیمین ماه یکشبه هلال
فرهنگ لغت هوشیار
تازی گشته از دورک پارسی تازی گشته پارسی تازی گشته از دوره دوره سبوی دسته دارپیمانه می سبوی گوشه دار کلاه گوشی
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی تازی شده بوره تنگار ملح آبدار برات سدیم که فرمول شیمیایی آن میباشد. وزن مخصوصش 7، 1 و سختیش بین 2 تا 5، 2 است. بوره طبیعی مزه گس دارد تنگار ملح الصناعه. براکس، شکر سفید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفرق
تصویر تفرق
پراکنده شدن، پریشان شدن
فرهنگ لغت هوشیار