جدول جو
جدول جو

معنی توتون - جستجوی لغت در جدول جو

توتون
گیاهی بومی امریکا و حاوی ماده ای سمّی به نام نیکوتین، با برگ های پهن و درشت و گل های سفید، سرخ، زرد یا سبز رنگ که بلندی ساقه اش تا یک متر می رسد. برگ های آن را پس از خشک کردن به اقسام مختلف مانند توتون سیگار، توتون چپق و توتون قلیان (تنباکو) عمل می آورند و در تدخین به کار می برند
تصویری از توتون
تصویر توتون
فرهنگ فارسی عمید
توتون
تتن، دود، دخان، گیاهی است از نوع تنباکو که از آن سیگار کنند و نیز گیاهی که در چپق و پیپ کشند، (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)، توتون گیاهی است از تیره بادنجانیان دارای گلهای سفید یا زرد که کپسول آن از درازی باز می شود و برگهای پهن دارد، اقسام مختلف آن بنام توتون و تنباکو کاشته می شود و مادۀ سمی آن بنام نیکوتین است، توتون شمال و مغرب و تنباکوی مرکز ایران در جهان شهرت دارد ... موطن اصلی توتون آمریکاست و تا قبل از کشف آمریکا در هیچ جا سیگار کشیده نمی شد، در سال 1497 میلادی رومانو پانو اسپانیایی که در سفر دوم کریستف کلمب همراه اوبه آمریکا رفته بود نخستین بار، سیگار کشیدن بومیان آمریکا را شرح داده، تخم توتون را ابتدا به اسپانیابردند و سفیر فرانسه در حدود سال 1560 میلادی آنرا به پاریس فرستاد تا در طب به عنوان دوا بکار برند و سپس در ممالک مختلف زراعت آن معمول گردید، (حاشیۀ برهان چ معین)، رجوع به گیاه شناسی گل گلاب ص 32 و صص 239-240 و فرهنگ روستایی ص 392 به بعد و جغرافیای اقتصادی مسعود کیهان صص 121-124 و تنباکو در همین لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا
توتون
گیاهی است از نوع تنباکو که از آن سیگار کنند و نیز گیاهی که در چپق و پیپ کشند
فرهنگ لغت هوشیار
توتون
گیاهی است با برگ های درشت و پهن و گل های سبز یا سرخ، بلندی ساقه اش تا یک متر هم می رسد. خشک شده آن را به صورت توتون سیگار، غلیان و چپق دود می کنند. این گیاه بومی امریکاست و دارای ماده نکوتین می باشد
تصویری از توتون
تصویر توتون
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از توتو
تصویر توتو
جانور ریز سخت پوست شبیه دانۀ خاکشیر که در آب های شیرین به خصوص آب های ساکن مانند آب حوض و آب انبار پیدا می شود، خاکشیر
فرهنگ فارسی عمید
(خُ دَ / دِ)
ریزه های توتون که بیشتر در چپق مصرف دارد
لغت نامه دهخدا
مرغ، مرغ خانگی و خروس در زبان اطفال، کلمه ایست که مرغان را بدان خوانند برای دانه خوردن و جز آن، تی تی، آوازی که بدان مرغ رابه دانه چیدن خوانند، (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(کَ / کِ)
خردۀ توتون. توتون ریزه ریزه شده
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان گورائیم است که در بخش مرکزی شهرستان اردبیل واقع است و 486 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(فَشْوْ /فُ شُوو)
پیوسته روان ماندن آب و منقطع نشدن. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج). دایم شدن آب و جز آن. (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا
ابراهیم بن احمد بن محمد الطبری، معروف به توزون، ادب را از ابی عمرالزاهد فراگرفت و در فنون ادب براعت یافت و به بغداد می زیست و دیوان ابونواس را گرد کرد و به جمادی الاولی سال 355هجری قمری درگذشت، رجوع به روضات الجنات ج 1 ص 209 س 31 شود، (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
از امرای ترک و امیرالامرای بغداد که المتقی لﷲ خلیفه را میل کشید و عبداﷲ بن المکتفی را به خلافت رسانید، رجوع به تاریخ الخلفاء چ مصر ص 262 و خاندان نوبختی چ اقبال ص 245 شود
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان بنت است که در بخش نیکشهر شهرستان چاه بهار واقع است و 400 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان اجارود است که در بخش گرمی شهرستان اردبیل واقع است و 620 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
دهی از دهستان دلاور است که در بخش دستیاری شهرستان چاه بهار واقع است و 250 تن سکنه دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
نعت مفعولی از وتن. مردی که بریده بود رگ جان او. آن که جراحت بر رگ وتین وی رسیده باشد. (ناظم الاطباء). آن که وتین یعنی رگ درونی ملاصق قلب او مورد اصابت قرار گرفته باشد. (از اقرب الموارد). بر وتین زده شده که رگ دل است. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(تُ تُ)
قومی از ژرمانی قدیم. آنان با سیمبرها به گل حمله بردند و توسط ماریوس، در اکس - آن - پروانس بسال 102 قبل از میلاد مغلوب و پراکنده شدند. (فرهنگ فارسی معین). منشاء این قوم آشکار نیست، شاید از اقوام آسیائی باشند که دو قرن قبل از میلاد در کنار دریای بالتیک سکونت کردند و با سیمبرها ابتدا گل و سپس ایتالیا را اشغال کردند. در قرن سوم قبل از میلاد پیته آس وجود آنان را در اطراف امبر اطلاع می دهد. در سال 113 قبل از میلاد با سیمبرها برخورد کردند... و در سال 102 قبل از میلاد در حوالی اکس و... بوسیلۀ ماریوس مغلوب و سپس متواری شدند و فقط نامی از آنان باقی مانده است. توچ (= دوچ) که نژاد ژرمن را بدان نامند. (از لاروس قرن بیستم)
لغت نامه دهخدا
(تُ تُ)
تنباکوی چپق و سیگار. (ناظم الاطباء). رجوع به توتون شود
لغت نامه دهخدا
چیزهائی که بر روی یکدیگر واقع شده و همدیگررا احاطه نماید، مانند پرده های پیاز، (ناظم الاطباء)، پرده پرده، (یادداشت بخط مرحوم دهخدا) :
لختی گهر سرخ در آن حقه نهاده
توتو سلب زرد بر آن روی فتاده،
منوچهری (از یادداشت ایضاً)
لغت نامه دهخدا
((فُ تُ))
کوانتوم انرژی تابش الکترومغناطیسی که ذره ای بدون جرم و سکون بار الکتریکی است (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
نام قسمتی از زمین های کشاورزی دشت سرآمل
فرهنگ گویش مازندرانی
تابستان
فرهنگ گویش مازندرانی
آویزان، آویخته، تاب خوردن، آویزان شدن، تلوتلو آویزه
فرهنگ گویش مازندرانی
حشره ای شبیه عنکبوت که روی بندهای بافته شده حرکت می کند
فرهنگ گویش مازندرانی
آتش خانه حمام
فرهنگ گویش مازندرانی
محل توتون زار، مربوط به توتون زار، در اصطلاح موسیقی، نغمه
فرهنگ گویش مازندرانی
زمین توتون کاری
فرهنگ گویش مازندرانی
چوبی به شکل قلاب ماهی گیری که آن را با طناب در وسط اتاق مخصوص
فرهنگ گویش مازندرانی