جدول جو
جدول جو

معنی توالت - جستجوی لغت در جدول جو

توالت
آبخانه، دستشویی، دست به آب
تصویری از توالت
تصویر توالت
فرهنگ واژه فارسی سره
توالت
دستشویی
تصویری از توالت
تصویر توالت
فرهنگ واژه فارسی سره
توالت
کلمه ای فرانسوی که به بزک و آرایش زنان گویند و بمعنی مستراح آب ریزگاه هم گویند
فرهنگ لغت هوشیار
توالت
مستراح، آرایش کردن صورت
تصویری از توالت
تصویر توالت
فرهنگ فارسی عمید
توالت
((لِ))
آرایش چهره و سر، مستراح
تصویری از توالت
تصویر توالت
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حوالت
تصویر حوالت
حواله سپردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توالی
تصویر توالی
پیاپی شدن، تتابع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توالد
تصویر توالد
بهم زادن، تناسل، بسیار شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تواقت
تصویر تواقت
همزمانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تواثت
تصویر تواثت
بهم برجستن و حمله کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تولات
تصویر تولات
جمع توله، سختی ها آسیب ها گردن آویزها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توالی
تصویر توالی
پیاپی رسیدن، یکی پس از دیگری آمدن، پی در پی بودن، پشت سر هم قرار داشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از توالد
تصویر توالد
بسیار بچه آوردن، بسیار شدن قوم به واسطۀ فرزند بسیار زادن، تولیدمثل کردن، زادوولد کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از توالی
تصویر توالی
((تَ))
پیاپی رسیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از توالد
تصویر توالد
((تَ لُ))
از یکدیگر زادن، بسیار فرزند آوردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حوالت
تصویر حوالت
((حَ لَ))
چیزی که به کسی واگذار شود، پول یا کالایی که به موجب نوشته ای به شخص واگذار شود تا برود از دیگری دریافت کند، حواله
فرهنگ فارسی معین