- تهدیم
- ویران ساختن بنا
معنی تهدیم - جستجوی لغت در جدول جو
- تهدیم
- ویران ساختن بنا
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ترسانیدن، ترساندن
پیشکش
وصله کردن جامه
دهان بند بر دهان نهادن
جلو بردن، پیشکشی کردن
ارمغان فرستادن، جداکردن
خوشنود و راضی کردن
بیم کردن، ترسانیدن
سست گرداندن
خوابیدن اندک
گرامیداشت
ترساندن، بیم دادن، بیم عقوبت دادن
پیش انداختن، جلو بردن، پیش فرستادن، مقدم داشتن، پیشکش کردن
Dedication
Endangerment
угроза
преданность
Hingabe
Gefährdung
відданість
загроза
oddanie
zagrożenie
perigo
dedicação
dedizione
pericolo
peligro
dedicación