تهدیم تهدیم مبالغۀ هدم. (زوزنی از یادداشت بخط مرحوم دهخدا) (تاج المصادر بیهقی). بسیار شکستن. (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی). شکستن بنا و ویران کردن. (شدد للبالغه). (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به هدم شود لغت نامه دهخدا