جدول جو
جدول جو

معنی تهجی - جستجوی لغت در جدول جو

تهجی
شمردن حروف به اسمهای آنان، هجا کردن، املا نمودن
تصویری از تهجی
تصویر تهجی
فرهنگ لغت هوشیار
تهجی
حروف کلمه را از هم جدا کردن و به اسم خواندن با حرکت و صدای آن، هجی کردن، نکوهش کردن، هجو کردن
تصویری از تهجی
تصویر تهجی
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تهجیه
تصویر تهجیه
شمردن حروف
فرهنگ لغت هوشیار
زشت نژادی تازیان اگراز مردم سرزمین های نو مسلمان زن می گرفتند فرزندشان} هجین {خوانده می شد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تهجیل
تصویر تهجیل
دشنام دادن بد گفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تهجید
تصویر تهجید
بیدار کردن، بشب نماز گزاردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تهجیه
تصویر تهجیه
((تَ یِ))
شمردن حرف ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تحجی
تصویر تحجی
زمزمه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
امید مندی، امید داشتن امید داشتن امیدوار بودن، امیدواری، جمع ترجیحت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تزجی
تصویر تزجی
بس کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تدجی
تصویر تدجی
شبتاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تهدی
تصویر تهدی
راه یافتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تهجر
تصویر تهجر
دور گشتگی فرا پروازی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تهجد
تصویر تهجد
خفتن شب، بیدار بودن بشب، برای نماز بیدار شدن، نماز نافله خواندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تهاجی
تصویر تهاجی
هم نکوهی نکوهیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تهیج
تصویر تهیج
به هیجان آمدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تهنی
تصویر تهنی
مبارکباد دادن کسی را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترجی
تصویر ترجی
امیدوار شدن، امید داشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تهیج
تصویر تهیج
به هیجان آمدن، برانگیخته شدن، جنبیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تهجد
تصویر تهجد
شب زنده داری، بیدار ماندن در شب برای نماز و عبادت، کنایه از نماز شب، خوابیدن در شب، بیدار شدن در شب. در معنای ۱ و ۲ از اضداد است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ترجی
تصویر ترجی
((تَ رَ جِّ))
امید داشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تهیج
تصویر تهیج
((تَ هَ یُّ))
برانگیخته شدن، به هیجان آمدن، برانگیختگی، هیجان، جمع تهیجات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تهدی
تصویر تهدی
((تَ هَ دّ))
راه یافتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تهجد
تصویر تهجد
خوابیدن در شب، بیدار شدن در شب، شب زنده داری، نماز شب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تهجّی
تصویر تهجّی
((تَ هَ جّ))
هجی کردن حروف
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تهدی
تصویر تهدی
راه یافتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تهی
تصویر تهی
خالی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تهی
تصویر تهی
خالی، مقابل پر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هجی
تصویر هجی
تقطیع لفظ و بیان کردن حروف آن با حرکات
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تهی
تصویر تهی
مقابل پر، آنچه چیزی در داخل آن نباشد، خالی، بی ارزش، تنها، برای مثال کوفته بر سفرۀ من گو مباش / کوفته را نان تهی کوفته ست (سعدی۱ - ۱۰۳)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هجی
تصویر هجی
آشکارا و گشاده گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تهی
تصویر تهی
((تُ))
خالی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از هجی
تصویر هجی
هجو، بدگویی، برای مثال شاعران را خه و احسنت مدیح / رودکی را خه و احسنت هجی ست (شهیدبلخی - شاعران بی دیوان - ۲۸)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تهجی کردن
تصویر تهجی کردن
حروف الفبا را جدا کردن و باسم آنها خواندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حروف تهجی
تصویر حروف تهجی
نشانه هایی که کلمات با آن نوشته می شود، از الف تا یا، الفبا، حروف هجا
فرهنگ فارسی عمید