- تهبجات
- جمع تهبج
معنی تهبجات - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع تهیج
جمع تهییج
از سنسکریت، جمع انبج، نغزک ها انبه ها جمع انبج. انبه ها، بمطلق اشیایی که با عسل مربا سازند اطلاق کنند بطوری که انبجات و مربیات مترادف محسوب شود
جمع تخبط
جمع تخلج
جمع تربص
جمع تدرج
جمع تدبر
جمع تشبه
بلک ها نشل ها جمع تشبث
جمع تعجب
جمع تعبد
جمع تزوج
جمع تغنج
جمع تفرج
جمع تقبل
جمع تلبس
جمع تلبث
جمع تکبر
جمع تلهب
جمع تنبه
جمع تموج
جمع تهجد
جمع تهتک
جمع تهاجم
جمع تهوع
جمع تهور
جمع تهکم
تفحصات و تجسسات
جمع تجبر
یکدیگر را هجو کردن، عیب همدیگر را گفتن
هجو کردن یکدیگر را، هجو گویی: ... (مهاجرت شعراء را از اسباب مهالک ممالک سالفه و امم ماضیه شمرده اند)
((اَ بَ))
فرهنگ فارسی معین
جمع انبج. انبه ها. مجازاً، به مطلق اشیایی که با عسل و مربا سازند، اطلاق کنند، به طوری که انجبات و مربیات مترادف محسوب شود