جدول جو
جدول جو

معنی تنگاب - جستجوی لغت در جدول جو

تنگاب
کم عمق
تصویری از تنگاب
تصویر تنگاب
فرهنگ لغت هوشیار
تنگاب
آبگوشت یا غذای آبدار دیگر که آب کم در آن ریخته باشند، آب کم عمق
تصویری از تنگاب
تصویر تنگاب
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تنداب
تصویر تنداب
سیل
فرهنگ واژه فارسی سره
جوشانده ای که با مقداری برگ شاهدانه در شیر یا آب که مقداری قند هم جهت شیرین شدنش بدان میافزایند تهیه شود و بعنوان نوعی مسکر درویشان و قلندران یا معتادان بدان خورند. مقدار کم این جوشانده بمناسبت داشتن شبه قلیاهای مسکن و مخدر و مقوی در تداوی استعمال میشود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنگیاب
تصویر تنگیاب
چیزی که بدشواری بدست آید نادر کمیاب عزیز الوجود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنداب
تصویر تنداب
تیز آب تنداب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنگتاب
تصویر تنگتاب
سست و ناتوان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنگان
تصویر تنگان
طبق چوبی تبوک
فرهنگ لغت هوشیار
ظرفی بزرگ که از سنگ سازند و در حیاط مساجد و تکایا جای دهند و در آن آب ریزند تا تشنگان از آن آب بنوشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنداب
تصویر تنداب
آن قسمت از رودخانه که به علت شیب زیاد، جریان آب تندتر از قسمت های دیگر است، در علم شیمی تیزاب، آبی که با سرعت و فشار زیاد در روی زمین جاری باشد
فرهنگ فارسی عمید
((بَ))
مایعی که با جوشاندن برگ شاهدانه در آب یا شیر بدست می آورند و مانند مسکرات می نوشند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تنگیاب
تصویر تنگیاب
((تَ))
کمیاب، نادر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تنگان
تصویر تنگان
((تَ))
طبق چوبی
فرهنگ فارسی معین
ظرف بزرگ آب از جنس سنگ که در مساجد و جاهایی مانند آن قرار می دادند
فرهنگ فارسی معین
مایعی که با جوشاندن برگ شاهدانه در شیر یا در آب تهیه می شد و به عنوان مواد مخدر یا دارو به کار می رفت
فرهنگ فارسی عمید
ظرف بزرگی که از سنگ یکپارچه ساخته می شود و در مساجد و بعضی از اماکن عمومی مردم با پیاله از آن آب آشامیدنی برمی دارند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تنگان
تصویر تنگان
طبق چوبی، تبوک
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تنگار
تصویر تنگار
بوراکس، ترکیب اسید بوریک و سود که در طب و صنعت برای ساختن شیشه و لعاب ظروف سفالی و لحیم کاری به کار می رود، تنکار، بورق، بورات دوسود، بورک، بوره
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تگاب
تصویر تگاب
تکاب، آب باریک، زمینی که آب کم و باریکی در آن جاری باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تگاب
تصویر تگاب
((تَ))
قیف، پرده ای است در موسیقی
فرهنگ فارسی معین