جدول جو
جدول جو

معنی تنفیس - جستجوی لغت در جدول جو

تنفیس
آسایش دادن رهاندن از اندوه
تصویری از تنفیس
تصویر تنفیس
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تندیس
تصویر تندیس
(دخترانه)
مجسمه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از تندیس
تصویر تندیس
مجسمه، تمثال
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تخفیس
تصویر تخفیس
آبکی کردن آب افزودن به می
فرهنگ لغت هوشیار
پلیدایی پلید گرداندن ناپاک کردن پلید گردانیدن، پلید خواندن ناپاک شمردن،جمع تنجیسات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنویس
تصویر تنویس
جایگزینی جایگیری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنمیس
تصویر تنمیس
آکپوشی، ترفند پوشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تندیس
تصویر تندیس
پیکر، تصویر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنکیس
تصویر تنکیس
واژگون کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنفیل
تصویر تنفیل
غنمیت دادن، سوگند خورانیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنفیر
تصویر تنفیر
به چیرگی کسی حکم کردن بر کسی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنفیذ
تصویر تنفیذ
فرستادن، روان کردن فرمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنفیخ
تصویر تنفیخ
بر دمیدن باد دادن باد کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنفسی
تصویر تنفسی
هویشی منسوب به تنفس مربوط به تنفس: جهاز تنفس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنفیذ
تصویر تنفیذ
امضا کردن و فرستادن حکم یا نامه، اجرا کردن و روان کردن فرمان و نامه، نفوذ کردن و گذشتن در چیزی، مثل گذشتن تیر از نشانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تندیس
تصویر تندیس
مجسمه، پیکر، کالبد، تمثال، تصویر، برای مثال نگارند تندیس او گر به کوه / ز سنگ وقارش شود که ستوه (دقیقی - ۱۱۴)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تنکیس
تصویر تنکیس
واژگون کردن، سرنگون ساختن، سرازیر کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تنجیس
تصویر تنجیس
((تَ))
ناپاک کردن، پلید خواندن، ناپاک شمردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تنکیس
تصویر تنکیس
((تَ))
واژگون کردن، سرازیر ساختن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تنفیذ
تصویر تنفیذ
((تَ))
نفوذ دادن، روان و اجرا کردن فرمان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تندیس
تصویر تندیس
((تَ))
صورت، تصویر، مجسمه، تندیسه، تندسه، تندس
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تنفس
تصویر تنفس
دم و بازدم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از نفیس
تصویر نفیس
باارزش، گرانمایه، ارزنده
فرهنگ واژه فارسی سره
نوعی بازی که در سالن یا در هوای آزاد بوسیله 2 یا 4 نفر در زمینی مسطح یا چمن انجام میگیرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنفس
تصویر تنفس
نفس زدن، دم بر زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نفیس
تصویر نفیس
مال بسیار، هر چیز گران مایه و مرغوب، گران بها
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نفیس
تصویر نفیس
گرانمایه و مرغوب و نیکو از هر چیزی، قیمتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنیس
تصویر تنیس
((تِ))
نوعی ورزش که دو یا چهار نفر به وسیله راکت و توپ کوچک در محوطه ای با ابعاد مشخص که با یک پرده توری کوتاه به دو قسمت تقسیم شده است بازی می کنند
تنیس روی میز: پینگ پنگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تنفس
تصویر تنفس
((تَ نَ فُّ))
نفس کشیدن، تفرج کردن، استراحت و تعطیل بین ساعت های درس و کار مجلس، انجمن یا دادگاه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نفیس
تصویر نفیس
((نَ))
گرانمایه، قیمتی، نیکو، مرغوب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تنفس
تصویر تنفس
نفس کشیدن، دم زدن، جذب اکسیژن و دفع دی اکسیدکربن به وسیلۀ ریه
تنفس مصنوعی: در پزشکی حرکاتی که با دست یا به وسیلۀ اسباب به ریه های کسی که در اثر غرق شدن یا عارضۀ دیگری نفسش قطع شده باشد داده می شود تا هوا به ریه های او وارد شود و شروع به تنفس طبیعی بکند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تنیس
تصویر تنیس
ورزشی دونفره یا چهارنفره که با راکت و توپی کوچک در زمینی تقریباً به عرض ۸ متر و طول ۲۴ متر با پرده ای توری در وسط آن انجام می شود. این بازی نخستین بار در سال ۱۸۷۳ میلادی متداول شد
تنیس روی میز: در ورزش ورزشی دونفره یا چهارنفره با توپ و راکت مخصوص روی میزی به ابعاد ۷۴/۲ × ۵۲/۱ متر که به وسیلۀ توری به دو قسمت مساوی تقسیم شده است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تنفس
تصویر تنفس
Breathiness, Respiration
دیکشنری فارسی به انگلیسی
дыхание , дыхание
دیکشنری فارسی به روسی