جدول جو
جدول جو

معنی تنفش - جستجوی لغت در جدول جو

تنفش
(تَ دَ کُ)
موی وا تیغ خاستن. (زوزنی). موی برافراشتن گربه و وا تیغ خاستن موی، بال جنبانیدن مرغ گویی می ترسد یا می لرزد. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، واخیده شدن پنبه و پشم و موی، یقال: نفش شعره فتنفش. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). رجوع به تنفیش شود، به شب چرا کردن شتر و گوسفند بی راعی. (از اقرب الموارد). رجوع به نفش شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بنفش
تصویر بنفش
(دخترانه)
نگارش کردی: بهنهوش، وهنهوش، نگا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از تنفس
تصویر تنفس
نفس کشیدن، دم زدن، جذب اکسیژن و دفع دی اکسیدکربن به وسیلۀ ریه
تنفس مصنوعی: در پزشکی حرکاتی که با دست یا به وسیلۀ اسباب به ریه های کسی که در اثر غرق شدن یا عارضۀ دیگری نفسش قطع شده باشد داده می شود تا هوا به ریه های او وارد شود و شروع به تنفس طبیعی بکند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بنفش
تصویر بنفش
کبودرنگ، رنگ کبود، ترکیبی از رنگ آبی و سرخ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تنفر
تصویر تنفر
بیزاری جستن، نفرت و کراهت داشتن، بیزار بودن، رمیدن
فرهنگ فارسی عمید
(مُ تَ نَفْ فِ)
موی واتیغ خاسته. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). موی واتیغ شده. (ناظم الاطباء). و رجوع به تنفش شود، آماسیدۀ نرم درون. (منتهی الارب) (آنندراج) (از اقرب الموارد). نرم درون. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از دنفش
تصویر دنفش
درشتگویی، تند، کار فرز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تطفش
تصویر تطفش
پلیدی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنفغ
تصویر تنفغ
آبله ناکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنفس
تصویر تنفس
نفس زدن، دم بر زدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنفر
تصویر تنفر
نفرت و انزجار و رنجش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنفذ
تصویر تنفذ
نفوذ داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنفخ
تصویر تنفخ
پرباد شدن، آماس کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بنفش
تصویر بنفش
نیلگون، کبود رنگ، رنگ گل بنفشه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عنفش
تصویر عنفش
دراز ریش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنفط
تصویر تنفط
سوزش خشم خشم و خروش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنفر
تصویر تنفر
((تَ نَ فُّ))
نفرت داشتن، رمیدن، بیزار بودن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تنفذ
تصویر تنفذ
((تَ نَ فُّ))
نفوذ داشتن، نفوذ یافتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بنفش
تصویر بنفش
((بَ نَ))
رنگی است فرعی که از ترکیب دو رنگ اصلی قرمز و آبی بدست آید، نوعی از جواهر کریمه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تنفس
تصویر تنفس
((تَ نَ فُّ))
نفس کشیدن، تفرج کردن، استراحت و تعطیل بین ساعت های درس و کار مجلس، انجمن یا دادگاه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بنفش
تصویر بنفش
((بَ نَ))
کبود رنگ. رنگی غیراصلی که از ترکیب دو رنگ قرمز و آبی به دست آید
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تنفر
تصویر تنفر
بیزاری، کینه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تنفس
تصویر تنفس
دم و بازدم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بنفش
تصویر بنفش
Purple, Violet
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تنفس
تصویر تنفس
Breathiness, Respiration
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تنفر
تصویر تنفر
Repulsiveness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بنفش
تصویر بنفش
пурпурный , фиолетовый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تنفس
تصویر تنفس
дыхание , дыхание
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تنفر
تصویر تنفر
отвращение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بنفش
تصویر بنفش
lila, violett
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تنفس
تصویر تنفس
Atmung, (DE) Atmung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تنفر
تصویر تنفر
Abscheu
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بنفش
تصویر بنفش
фіолетовий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تنفس
تصویر تنفس
дихання , дихання
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تنفر
تصویر تنفر
огиду
دیکشنری فارسی به اوکراینی