جدول جو
جدول جو

معنی تنسیس - جستجوی لغت در جدول جو

تنسیس(تَ دَ دُ)
اس اس گفتن کودک را تا بشاشد و غایط اندازد، به رفتار آوردن ستور را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تندیس
تصویر تندیس
(دخترانه)
مجسمه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از تنکیس
تصویر تنکیس
واژگون کردن، سرنگون ساختن، سرازیر کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تندیس
تصویر تندیس
مجسمه، پیکر، کالبد، تمثال، تصویر، برای مثال نگارند تندیس او گر به کوه / ز سنگ وقارش شود که ستوه (دقیقی - ۱۱۴)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تاسیس
تصویر تاسیس
بنا نهادن سازمان، اداره، حکومت، مکتب، نظریه و غیره، استوار کردن، بنیاد کردن، پی افکندن، پایه گذاری، در علوم ادبی در قافیه، الفی که میان آن و حرف روی یک حرف متحرک باشد، مثل الف موجود در کلمات «جاهل» و «حامل». رعایت این حرف در قافیه واجب نیست و کلمۀ جاهل یا حامل را با دل می توان قافیه کرد، مقابل تاکید، در علوم ادبی در معانی، آوردن کلمه ای که غیر از معنی کلمۀ اول افادۀ معنی تازه ای می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تنسیق
تصویر تنسیق
نظم و نسق دادن، ترتیب دادن و آراستن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تنمیس
تصویر تنمیس
آکپوشی، ترفند پوشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنسیم
تصویر تنسیم
دم زدن، دریافتن وزه (نسیم)، وزانگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنسیق
تصویر تنسیق
ترتیب دادن و آراستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنسیب
تصویر تنسیب
همگریابی در دانش انگارش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تندیس
تصویر تندیس
پیکر، تصویر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنکیس
تصویر تنکیس
واژگون کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنفیس
تصویر تنفیس
آسایش دادن رهاندن از اندوه
فرهنگ لغت هوشیار
بنیاد نهادن، بنا افکندن، بنیاد نهادن آن، تاسیس خانه آرش افزایی آن است که با افزودن واژه آرش نیز بیفزاید نه آن که واژه پسین باز گوینده آرش واژه پیشین باشد، بنیاد گذاری بنیاد نهادن بنیاد گذاردن پی افکندن بنا کردن، بنیاد گذاری، موسسه، جمع تاسیسات، آوردن کلمه ای که افاده معنیی تازه کند غیر از معنی اول مقابل تاکید. یا حرف تاسیس. (قافیه) الف است که میان آن و میان حرف (روی) یک حرف متحرک باشد مانند اینکه آهن و سترون یا حاصل و مقبل را قافیه کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تجصیص: از پارسی گچ اندایی، تاختن بر دشمن، سر زدن خوشه، پر کردن آوند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنویس
تصویر تنویس
جایگزینی جایگیری
فرهنگ لغت هوشیار
پلیدایی پلید گرداندن ناپاک کردن پلید گردانیدن، پلید خواندن ناپاک شمردن،جمع تنجیسات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تندیس
تصویر تندیس
((تَ))
صورت، تصویر، مجسمه، تندیسه، تندسه، تندس
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تنسیق
تصویر تنسیق
((تَ))
نظم دادن، به هم پیوستن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تنکیس
تصویر تنکیس
((تَ))
واژگون کردن، سرازیر ساختن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تنجیس
تصویر تنجیس
((تَ))
ناپاک کردن، پلید خواندن، ناپاک شمردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تأسیس
تصویر تأسیس
((تَ))
بنیاد نهادن، بنیانگذاری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تاسیس
تصویر تاسیس
راه اندازی، بنیان گذاری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تندیس
تصویر تندیس
مجسمه، تمثال
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تاسیس
تصویر تاسیس
Establishment
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تاسیس
تصویر تاسیس
établissement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از تاسیس
تصویر تاسیس
учреждение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تاسیس
تصویر تاسیس
Einrichtung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تاسیس
تصویر تاسیس
заснування
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تاسیس
تصویر تاسیس
założenie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تاسیس
تصویر تاسیس
建立
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تاسیس
تصویر تاسیس
estabelecimento
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تاسیس
تصویر تاسیس
istituzione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تاسیس
تصویر تاسیس
establecimiento
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تاسیس
تصویر تاسیس
oprichting
دیکشنری فارسی به هلندی