جدول جو
جدول جو

معنی تندرویی - جستجوی لغت در جدول جو

تندرویی
بداخمی، اخم، چین و شکنی که هنگام نارضایتی، عصبانیت یا فکر کردن بر پیشانی و ابرو می افتد، سخت رویی، تجهّم، عبس، ترش رویی، عبوس
تصویری از تندرویی
تصویر تندرویی
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تندخویی
تصویر تندخویی
خشونت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تندخویی
تصویر تندخویی
Testiness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
раздражительность
دیکشنری فارسی به روسی
дратівливість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
ความหงุดหงิด
دیکشنری فارسی به تایلندی
चिड़चिड़ापन
دیکشنری فارسی به هندی
খিটখিটে স্বভাব
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از تندرستی
تصویر تندرستی
سلامتی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اندرونی
تصویر اندرونی
سرای پیشین، حرمسرا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اندروای
تصویر اندروای
در هوا، معلق آویخته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تندرستی
تصویر تندرستی
سلامت صحت مزاج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زردرویی
تصویر زردرویی
زردی رنگ چهره، کنایه از شرمندگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تندنویسی
تصویر تندنویسی
تند نوشتن خط، روش نوشتن سریع مطالب به کمک علامت های اختصاری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اندرونی
تصویر اندرونی
داخلی، درونی، خانه ای که پشت خانه دیگر واقع باشد و مخصوص زن و فرزندان و خدمتگزاران است، مقابل بیرونی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زردرویی
تصویر زردرویی
شرمندگی، خجالت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تندرستی
تصویر تندرستی
سلامتی، تندرست بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اندرونی
تصویر اندرونی
مربوط به اندرون، داخلی، درونی، باطنی، قلبی، اندرون، ساکن اندرون
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ترشرویی
تصویر ترشرویی
Sulkiness
دیکشنری فارسی به انگلیسی