جدول جو
جدول جو

معنی تندبالا - جستجوی لغت در جدول جو

تندبالا
(تُ)
کوه بلند. (ناظم الاطباء). بالایی تند و پرنشیب. سخت سراشیب. سخت سرازیر. کوهی با سراشیبی سخت:
نگه کرد پرموده او را بدید
ز هامون یکی تندبالا گزید.
فردوسی.
نشست از بر اسب سالار نیو
پیاده همی رفت در پیش گیو
بدان تندبالا نهادند روی
چنان چون بود مردم چاره جوی.
فردوسی.
یکی تندبالا بد از رزم دور
به یکسو ز راه سواران تور
برفتند ترسان بر آن بر ز راه
که شایست کردن به لشکر نگاه.
فردوسی.
بر آن تندبالا برآمددمان
همیدون بزه بر ببازو کمان.
فردوسی.
چو از لشکر آن هر دو تنها شدند
بزیر یکی تندبالا شدند.
فردوسی.
فروافتم ز کوه تندبالا
جهم در موج آب ژرف دریا.
(ویس و رامین).
رجوع به تند شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بلندبالا
تصویر بلندبالا
بالابلند، بلندقامت، بلندقد
فرهنگ فارسی عمید
نوعی ورزش که با دست بازی می شود و در زمینی به مساحت ۶۵ × ۱۱۰ متر بین دو دستۀ ۱۱ نفری به وسیلۀ توپ چرمی بزرگ صورت می گیرد
فرهنگ فارسی عمید
هرجانور درنده یا گزنده ای که جانور دیگر را بخورد یا آزار برساند مانند شیر و پلنگ، جانور موذی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تندباد
تصویر تندباد
طوفان، جریان شدید هوا، باد سخت و تند، توفان، دومان، کولاک
فرهنگ فارسی عمید
(بُ لَ)
بلند. بلندقامت. (ناظم الاطباء). دارای قامت بلند. آنکه قامتی کشیده دارد. بلنداندام. طویل القامه. بالابلند. جبّار. طرموح. عبّم. علطوس. علهب. عوسن. عوهق. غدفل. ملواح: ملک زاده ای را شنیدم که کوتاه بود و حقیر و دیگر برادرانش بلندبالا و خوبروی. (گلستان).
تو آن درخت گلی کاعتدال قامت تو
ببرد قیمت سروبلندبالا را.
سعدی.
ما تماشاکنان کوته دست
تو درخت بلندبالایی.
سعدی.
هزار سرو به معنی به قامتت نرسد
و گرچه سرو بصورت بلندبالائیست.
سعدی.
ز شوق نرگس مست بلندبالایی
چو لاله با قدح افتاده بر لب جوئیم.
حافظ.
به روز واقعه تابوت ما ز سروکنید
که میرویم به داغ بلندبالایی.
حافظ.
بلندبالا ببالات آمدم من
برای خال لبهات آمدم من
شنیدم خال لبهات می فروشی
خریدارم به سودات آمدم من.
(از ترانه های رایج در شیراز).
امتداد، بلندبالا شدن. (تاج المصادر بیهقی)
لغت نامه دهخدا
(دِ)
اعتدال قد و موزونی بالا و قامت و آن را دادبود نیز گویند و دادوند، به معنی معتدل که اعتدال داده شده باشد. (انجمن آرا). درستی و اندازۀ بالا و سرتاپا که دادوند هم گویند
لغت نامه دهخدا
(تُ / تُ رُ)
ترشپالا. ابزاری فلزی و سوراخ سوراخ جهت پالایش پالوده و صاف کردن برنج پلاو و سایر چیزها. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تیرقامت، از اسماء محبوب است، (آنندراج)، تیرقد، راست بالا، سهی بالا، قد و بالائی چون تیر راست و بلند، تیروار قامت:
من آن تیربالا نگارم که هرگز
چو ابروی من کس نبیند کمانی،
فرخی،
تیربالائی و مانندۀ تیری که ترا
هرچه نزدیکتر آرم تو ز من دورتری،
فرخی،
ای نگار تیربالا روز تیر
خیز و جام باده ده بر لحن زیر،
مسعودسعد،
رجوع به تیرقد و تیر ودیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از قدبالا
تصویر قدبالا
قامت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تنباله
تصویر تنباله
کوتاه، کوتاهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تندباد
تصویر تندباد
باد تند و سخت که با رعد و برق شدید همراه است، توفان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بلندبالا
تصویر بلندبالا
بلند قد، بلند قامت
فرهنگ فارسی معین
بالابلند، بلندقامت، بلندقد، رشید، سروقامت، قدبلند
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از تندباد
تصویر تندباد
Storminess
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تندباد
تصویر تندباد
orageux
دیکشنری فارسی به فرانسوی
بالا و پایین کردن، گزگز کردن، نوعی احساس درد
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از تندباد
تصویر تندباد
ความพายุ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از تندباد
تصویر تندباد
dhoruba
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از تندباد
تصویر تندباد
fırtınalılık
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از تندباد
تصویر تندباد
폭풍우
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از تندباد
تصویر تندباد
嵐の激しさ
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از تندباد
تصویر تندباد
סוֹעֵר
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از تندباد
تصویر تندباد
तूफानीपन
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از تندباد
تصویر تندباد
badai
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از تندباد
تصویر تندباد
Stürmigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تندباد
تصویر تندباد
stormachtigheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از تندباد
تصویر تندباد
tormentosidad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تندباد
تصویر تندباد
tempestuosità
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تندباد
تصویر تندباد
tempestuosidade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تندباد
تصویر تندباد
风暴性
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تندباد
تصویر تندباد
burzliwość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تندباد
تصویر تندباد
буряність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تندباد
تصویر تندباد
бурность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تندباد
تصویر تندباد
ঝড়োভাব
دیکشنری فارسی به بنگالی