جدول جو
جدول جو

معنی تنائف - جستجوی لغت در جدول جو

تنائف(تَ ءِ)
جمع واژۀ تنوفه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). یقال: قطعوا تنوفه ذات اهوال. و ذکرته و بیننا تنائف. (اقرب الموارد) ، تنائف تنّف، اشتهای فراخ دور اطراف. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از ذیل اقرب الموارد). و رجوع به تنوفه و تنوفیه شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تناصف
تصویر تناصف
نسبت به یکدیگر انصاف داشتن، تمام حق خود را گرفتن، با هم نصف کردن
فرهنگ فارسی عمید
(تَ ءِ)
جمع واژۀ تحفه. (آنندراج). تحفه ها و هدیه ها و ارمغانها. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(تَ خَفْ فُ)
برکنده شدن موی. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء). انتزاع. (اقرب الموارد). رجوع به تنتف و انتتاف شود
لغت نامه دهخدا
(تَخْ)
به نوبت گفتن سخن را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تعاور. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(تَ خَنْ نُ)
یکدیگر را انصاف دادن. (منتهی الارب) (از زوزنی) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) : انی غرضت الی تناصف وجهها، یعنی استواء المحاسن کان بعض اعضاء الوجه انصف بعضاً فی اخذ القسط من الجمال. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(تَ)
راز و پنهان گفتن سخن. یقال: هما یتناسفان الکلام، ای یتساران. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(تَخْ)
دور شدن. (زوزنی) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(اُمْ مُتْ تَ ءِ)
بیابان دوردست. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). المفازه البعیده. (ذیل اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تحائف
تصویر تحائف
جمع تحفه، ره آوردها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تناکف
تصویر تناکف
پستاسخنی به پستاسخن گفتن (پستا نوبت)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تناصف
تصویر تناصف
یکدیگر را انصاف دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تناسف
تصویر تناسف
راز و پنهان سخن گفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تناتف
تصویر تناتف
بر کندگی موی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تناصف
تصویر تناصف
((تَ صُ))
با هم انصاف داشتن، با هم نصف کردن
فرهنگ فارسی معین