تمون(تَ) بسیار نفقه دادن عیال را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ذخیره کردن آنچه لازم باشد. از مؤنت. (از اقرب الموارد) ادامه... بسیار نفقه دادن عیال را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ذخیره کردن آنچه لازم باشد. از مؤنت. (از اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا