- تمطی
- دست و پا را دراز کردن
معنی تمطی - جستجوی لغت در جدول جو
- تمطی
- خمیازه کشیدن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دشنام دادن
لغزش، سرپیچی
دراز بالا انگم خوردنی
سرپیچی، پا بیرون نهادن از گلیم خود از اندازه گذشتن، گام زدن -1 در گذشتن گذشتن آنسو شدن تجاوز کردنگذشتن از حد خود، گام زدن، تجاوز از حد، جمع تخطیات
عطا خواستن
پوشیده شدن پوشیده بودن پوشیدن مستور داشتن
برخور داری
راز آشکاری، خرامیدن، یازیدن
دراز کشیدن، خرامیدن، خمیازه کشیدن
ریزش باران، باران زدگی در باران ماندن
در گذشتن
راه رفتن، روان گشتن
آراسته شدن
آرزو کردن
بیزاری، کناره گیری، گله کردن، بخشش خواهی
پس انداختن کار و تاخیر در آن
خطا کردن، از حد خود تجاوز کردن
راه رفتن، قدم زدن، روان گشتن، پیاده روی
تمنا، آرزو کردن، خواهش کردن، درخواست، خواهش، آرزو
سواری سوار ابزار