جدول جو
جدول جو

معنی تمسار - جستجوی لغت در جدول جو

تمسار
آنکه ادویۀ مفرده فروشد و در عرف هندی پساری گویند. (بهار عجم) (آنندراج) :
تمسار کلک او را شیر اجل مجاهز
عطار خلق او را باد صبامقابل.
اسماعیل (بهار عجم) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

خزنده ای شبیه سوسمار با چهار دست و پای کوتاه و پرده دار و دم دراز. درازی بدنش به ده متر می رسد. دهانش فراخ و در فکین بالا و پایین خود قریب ۹۰ دندان دارد. در آب شنا می کند اما نمی تواند همیشه زیر آب بماند. در خشکی تخم می گذارد و تخم های خود را در کنار دریا میان شن ها پنهان می کند، تخم هایش در مدت سه ماه باز می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تمسخر
تصویر تمسخر
مسخره کردن، ریشخند کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تیمسار
تصویر تیمسار
عنوان صاحب منصبان بالاتر از درجۀ سرهنگی، مترادف جناب یا حضرت. از واژه های دساتیری است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سمسار
تصویر سمسار
دکان داری که اسباب دست دوم را خرید و فروش می کند
فرهنگ فارسی عمید
عنوانی که در ارتش برای افسران از سرتیپ به بالا، بجای جناب یا حضرت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمسخر
تصویر تمسخر
مسخره کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمساح
تصویر تمساح
دروغ گفتن حیوانی قوی هیکل از طبقه خزندگان شبیه سوسمار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سمسار
تصویر سمسار
دلال و آنکه اجناس مختلفه مردم فروشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متسار
تصویر متسار
راز گوینده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تیمسار
تصویر تیمسار
عنوانی در ارتش برای افسران از سرتیپ به بالا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سمسار
تصویر سمسار
((س))
واسطه خرید و فروش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تمساح
تصویر تمساح
((تِ))
جانوری است خزنده و سخت پوست دارای چهار دست و پا، در آب به راحتی شنا می کند، اما همیشه در آب نمی ماند، تخم هایش را در خشکی می گذارد. این حیوان دارای فک و دندان های بسیار نیرومند می باشد، کروکودیل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تمسخر
تصویر تمسخر
((تَ مَ خُ))
مسخره کردن، ریشخند زدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تمساح
تصویر تمساح
سوسمار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تمسخر
تصویر تمسخر
ریشخند
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تمسخر
تصویر تمسخر
Ridicule, Sarcasm
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تمسخر
تصویر تمسخر
(FR) ridicule, (FR) sarcasme
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از تمسخر
تصویر تمسخر
(TR) alay, (TR) alaycılık
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از تمسخر
تصویر تمسخر
조롱 , 빈정거림
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از تمسخر
تصویر تمسخر
嘲笑 , 皮肉
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از تمسخر
تصویر تمسخر
לְעִגּוּל , סרקזם
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از تمسخر
تصویر تمسخر
उपहास , व्यंग्य
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از تمسخر
تصویر تمسخر
(ID) ejekan, (ID) sindiran
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از تمسخر
تصویر تمسخر
การเยาะเย้ย , การประชด
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از تمسخر
تصویر تمسخر
насмешка , сарказм
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تمسخر
تصویر تمسخر
(NL) belachelijkheid, (NL) sarcasme
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از تمسخر
تصویر تمسخر
(ES) ridículo, (ES) sarcasmo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تمسخر
تصویر تمسخر
(IT) ridicolo, (IT) sarcasmo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تمسخر
تصویر تمسخر
(PT) ridículo, (PT) sarcasmo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تمسخر
تصویر تمسخر
嘲笑 , 讽刺
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تمسخر
تصویر تمسخر
(PL) kpina, (PL) sarkazm
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تمسخر
تصویر تمسخر
насмішка , сарказм
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تمسخر
تصویر تمسخر
(DE) Lächerlichkeit, (DE) Sarkasmus
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تمسخر
تصویر تمسخر
(SW) dhihaka
دیکشنری فارسی به سواحیلی