جدول جو
جدول جو

معنی تمامیت - جستجوی لغت در جدول جو

تمامیت
تام، تمام، کلیت
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تمامیت
اكتمالٌ
تصویری از تمامیت
تصویر تمامیت
دیکشنری فارسی به عربی
تمامیت
Totality
تصویری از تمامیت
تصویر تمامیت
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تمامیت
totalité
تصویری از تمامیت
تصویر تمامیت
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تمامیت
全体
تصویری از تمامیت
تصویر تمامیت
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تمامیت
Gesamtheit
تصویری از تمامیت
تصویر تمامیت
دیکشنری فارسی به آلمانی
تمامیت
цілісність
تصویری از تمامیت
تصویر تمامیت
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تمامیت
całkowitość
تصویری از تمامیت
تصویر تمامیت
دیکشنری فارسی به لهستانی
تمامیت
整体
تصویری از تمامیت
تصویر تمامیت
دیکشنری فارسی به چینی
تمامیت
totalidade
تصویری از تمامیت
تصویر تمامیت
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تمامیت
totalità
تصویری از تمامیت
تصویر تمامیت
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تمامیت
totalidad
تصویری از تمامیت
تصویر تمامیت
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تمامیت
totaliteit
تصویری از تمامیت
تصویر تمامیت
دیکشنری فارسی به هلندی
تمامیت
전체성
تصویری از تمامیت
تصویر تمامیت
دیکشنری فارسی به کره ای
تمامیت
ความทั้งหมด
تصویری از تمامیت
تصویر تمامیت
دیکشنری فارسی به تایلندی
تمامیت
totalitas
تصویری از تمامیت
تصویر تمامیت
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تمامیت
कुलता
تصویری از تمامیت
تصویر تمامیت
دیکشنری فارسی به هندی
تمامیت
כְּלִיוּת
تصویری از تمامیت
تصویر تمامیت
دیکشنری فارسی به عبری
تمامیت
کلیت
تصویری از تمامیت
تصویر تمامیت
دیکشنری فارسی به اردو
تمامیت
সামগ্রিকতা
تصویری از تمامیت
تصویر تمامیت
دیکشنری فارسی به بنگالی
تمامیت
jumla
تصویری از تمامیت
تصویر تمامیت
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تمامیت
целостность
تصویری از تمامیت
تصویر تمامیت
دیکشنری فارسی به روسی
تمامیت
bütünlük
تصویری از تمامیت
تصویر تمامیت
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تمامت
تصویر تمامت
بقیه، باقی مانده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تمامی
تصویر تمامی
تمام، همه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تمامت
تصویر تمامت
کامل کردن، تمام کردن، تمام، کامل، همه، همگی
فرهنگ فارسی عمید
(عَ)
جمع واژۀ عمّیت. رجوع به عمّیت شود
لغت نامه دهخدا
(شُ دَ)
تمامت. جملگی. همه: بعد از آن تمامتی اصفهان و تمامتی اهواز و... بسیاری دیگر از شهرها فتح کرد. (تاریخ قم ص 294). رجوع به مادۀ قبل شود
لغت نامه دهخدا
(تَ)
جمع واژۀ تمّره. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به تمره شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تمامت
تصویر تمامت
جملگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمامی
تصویر تمامی
همگی، همه، سرتاسر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمامت
تصویر تمامت
((تَ مَ))
تمام کردن، کامل کردن، همه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تمامی
تصویر تمامی
((تَ))
به سر آمدن، رسیدگی، رسایی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تمامی
تصویر تمامی
تمام، همه، پایان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تمامی
تصویر تمامی
همگی
فرهنگ واژه فارسی سره