جدول جو
جدول جو

معنی تماشایی - جستجوی لغت در جدول جو

تماشایی
غوشا لشتا
تصویری از تماشایی
تصویر تماشایی
فرهنگ لغت هوشیار
تماشایی
هر چیز دیدنی و قابل تماشا، تماشاچی
تصویری از تماشایی
تصویر تماشایی
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تماشاچی
تصویر تماشاچی
تماشاگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تماشاچی
تصویر تماشاچی
کسی که بازی و نمایش یا مسابقه و امثال آن ها را تماشا می کند، تماشاگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تماشاچی
تصویر تماشاچی
کسی که نمایش، بازی یا مسابقه ای را تماشا کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از توانایی
تصویر توانایی
قابلیت، طاقت، قدرت، استعداد، امکان، اختیار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تماشاگه
تصویر تماشاگه
غوشگاه لشتگاه تماشاگاه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تماشاگر
تصویر تماشاگر
تماشاچی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توانایی
تصویر توانایی
نیرومندی، اقتدار قدرت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از توانایی
تصویر توانایی
نیرومندی، زورمندی، قدرت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از توانایی
تصویر توانایی
نیرومندی، قدرت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تماشاگر
تصویر تماشاگر
((~. گَ))
بیننده، ناظر، کسی که تماشا می کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تماشاگر
تصویر تماشاگر
تماشاچی، آنکه بازی و نمایش یا مسابقه و امثال آن ها را تماشا می کند، تماشاگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از توانایی
تصویر توانایی
Ability
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تماشاگری
تصویر تماشاگری
Spectatorship
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تماشاگر
تصویر تماشاگر
Spectator
دیکشنری فارسی به انگلیسی
способность
دیکشنری فارسی به روسی