- تماثل
- مانند هم شدن
معنی تماثل - جستجوی لغت در جدول جو
- تماثل
- مانند هم شدن، مثل یکدیگر شدن دو چیز
- تماثل ((تَ ثُ))
- مانند هم شدن، همچون یکدیگر گردیدن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
چیزی که مانند چیز دیگر باشد مانند هم، همانند
مانند هم، همانند چیزی
پیکر، تندیس
گرایش، دلبستگی
جمع امثل، برکشیدگان همانندان جمع امثل. برتران بهتران فاضلتران، گزیدگان گزینان برگزیدگان، نظیران همانندان
تصاویر و اصنام
مثل آوردن، شبیه کردن چیزی بچیزی
تبختر در راه رفتن، چسبیدن، میل کردن
همانند مانند هم، مثل هم، برابر
چیزی را به چیزی شبیه کردن، مثل زدن، مثل آوردن
اظهار میل و رغبت کردن، به طرفی یا به چیزی مایل شدن، به یک سو کج شدن
تمثال ها، مثل زدن ها، مثل آوردن ها، جمع واژۀ تمثال
صورت نقاشی شده، تصویر شخص که بر کاغذ نگاشته شده باشد، مجسمه، پیکر، تندیس
مانند شونده مانا مانند هم مثل هم برابر: (در وزن و لفظ موافق و مماثل آن دو جزو میاید) (المعجم. چا. دانشگاه. 37)
برتر، فاضل تر
Inclination, Proclivity, Willingness
склонность , склонность , готовность
Neigung, Bereitschaft
нахил , схильність , готовність
skłonność, chęć
倾向 , 意愿
inclinação, propensão, disposição
inclinazione, propensione, disponibilità
inclinación, proclividad, disposición
inclination, propension, volonté