جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با مماثل

مماثل

مماثل
مانند شونده مانا مانند هم مثل هم برابر: (در وزن و لفظ موافق و مماثل آن دو جزو میاید) (المعجم. چا. دانشگاه. 37)
مماثل
فرهنگ لغت هوشیار

مماثل

مماثل
به چیزی مانندشونده و برابر. (غیاث اللغات) (آنندراج) (ناظم الاطباء). یک سان. برابر. مساوی. مشابه. مانند و همتا. معادل و مقابل. (از ناظم الاطباء). همانند. مشاکل. تا. همتا: در وزن و لفظ موافق و مماثل آن دو جزو می آید. (المعجم چ دانشگاه ص 37)
لغت نامه دهخدا

اماثل

اماثل
جمع امثل، برکشیدگان همانندان جمع امثل. برتران بهتران فاضلتران، گزیدگان گزینان برگزیدگان، نظیران همانندان
فرهنگ لغت هوشیار

مماثله

مماثله
مانند شدن، مثل هم شدن، کسی یا چیزی را به دیگری مانند کردن
مماثله
فرهنگ فارسی عمید