- تلین
- نرمی کردن، چاپلوسی کردن
معنی تلین - جستجوی لغت در جدول جو
- تلین ((تَ لَ یُّ))
- نرم شدن، چاپلوسی کردن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
کلیک
منفرد، مفرد
شبه قلیایی که از چای استخراج کنند
نرم تر نرمخوتر
پیوسیدن (انتظار کشیدن) چشمداشت
علامت صفت تفضیلی که در آخر بعضی کلمات در میاید
دین داشتن، متدین شدن
آلایش به گل
زینت یافتن
آراسته شدن
بزرگی و دارائی پیدا کردن
بر چفسیدن، کوفتگی
خشت زدن، آش سبوس
چاق
دلاور و بهادر و توانا
زیرین
فهماندن و تفهیم کردن تعلیم و تربیت و آموختن و گرفتن سخن از کسی
فرا گرفتن
آلتی که بدان از نقاط دور مکالمه کنند و این وسیله در سال 6781 توسط گراهام بل اختراع شده است
کسی را شکنجه کردن
زبانه زدن
سوز خوانی به آواز سوزرناک خواندن نغمه پردازی
نرم کردن نرم گردانیدن،جمع تلیینات
گردن
خود فریبی گول نمایی
گردن دراز
دارایی دیرینه، دارایی رخنیک (رخن ارث)
رنگاندن رنگ کردن رنگین کردن رنگ کردن رنگ رنگ کردن رنگ دادن، غذای متنوع حاضر کردن، اسلوب سخن را تغییردادن و بگونه دیگردر آوردن، گوناگونی رنگارنگی، جمع تلوینات
نیاز رنگینی، چند رنگی، گونه گرفتن دارای رنگ شدن، رنگارنگ شدن رنگ برنگ گشتن، رنگارنگی، جمع تلونات