جدول جو
جدول جو

معنی تلفونی - جستجوی لغت در جدول جو

تلفونی
منسوب به تلفن: پیغام تلفونی، بوسیله تلفون: (تلفنی خبر داد)
تصویری از تلفونی
تصویر تلفونی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

دستگاهی است که بوسیله آن میتوان اصوات و مکالمات را از مسافت دور انتقال داد و یا دریافت کرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلفنی
تصویر تلفنی
منسوب به تلفن، پیغام تلفنی، با استفاده از تلفن، به وسیله تلفن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تلفنی
تصویر تلفنی
Telephonic
دیکشنری فارسی به انگلیسی
телефонный
دیکشنری فارسی به روسی
โทรศัพท์
دیکشنری فارسی به تایلندی
تلّفونيٌّ
دیکشنری فارسی به عربی
टेलीफोनिक
دیکشنری فارسی به هندی
টেলিফোনিক
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از تلفیقی
تصویر تلفیقی
آمیزه ای
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از حلزونی
تصویر حلزونی
مارپیچی، پیچاپیچ
فرهنگ لغت هوشیار
همیارایی منسوب به تعاون یا شرکت تعاونی. شرکتی که برای کمک و یاری باعضای یک موسسه یا اداره تشکیل گردد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلفون چی
تصویر تلفون چی
مامور تلفون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تلفنچی
تصویر تلفنچی
دورآوگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سمفونی
تصویر سمفونی
قطعه موسیقی که برای اجرا به وسیله ادات کنسرتی ساخته میشود
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسوی هماهنگی، نوا همنوایی، دستگاه زبانزد در خنیا قطعه موسیقی که برای اجرا به وسیله ادات کنسرتی ساخته میشود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حلزونی
تصویر حلزونی
به شکل صدف حلزون، مارپیچی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هلفدونی
تصویر هلفدونی
زندان تنگ و تاریک، سیاه چال
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قلفونیه
تصویر قلفونیه
نوعی صمغ درخت صنوبر زنگباری علک یابس کلفن
فرهنگ لغت هوشیار