- تلطف
- نرمی، مهربانی، چربدستی نرمی کردن مهربانی کردن، چربدستی کردن چابکی ورزیدن، نرمی مهربانی، چربدستی چابکی، جمع تلطیفات
معنی تلطف - جستجوی لغت در جدول جو
- تلطف
- نرمی و مهربانی کردن، اظهار لطف و محبت کردن
- تلطف ((تَ لَ طُّ))
- نرمی کردن، مهربانی کردن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نرمی کننده
به توفیق و همراهی خدا، بهمراهی و مهربانی شما، بلطف شما
نازکتر، باریکتر، دقیقتر، پاکیزه تر، خوشتر، بهتر، نرمتر
ربودن به سوی خود کشیدن
مهربانی کردن
همنرمی
فرو خوردن، فراگیری یاد گیری
لطیف گردانیدن چیزی را
منکر شدن حق کسی را
آلوده شدن
نهالین دوختن (نهالین لحاف) دوآج کردن
دریغیدن دریغ خوردن، جاشاکیدن (غم خوردن) دریغ خوردن اندوه بردن افسوس خوردن، اندوه خوری، جمع تلهفات
آک آلایی، پیام پیوسی (انتظار خبر داشتن)، پرهیزیدن
رقیق کننده، نازک کننده
لطیف کردن، زیبا و دلپسند کردن
دریغ خوردن، افسوس خوردن، اندوه بردن
لطیف تر، نرم تر، پاکیزه تر، لطیف ترین
به طرفی خم شدن، بازگشتن، ردا به خود پیچیدن، رقت آوردن و مهربانی کردن
چیزی را به سرعت ربودن
لقمه را به سرعت فرو بردن
چیزی را به سرعت فراگرفتن و ازبر کردن
لقمه را به سرعت فرو بردن
چیزی را به سرعت فراگرفتن و ازبر کردن
رقیق کننده، نازک کننده
مهربانی و نرمی کردن
مهربانی
رایگان، هلاک، اتلاف و زیان و تبذیر
هلاک شدن، کشته شدن، هدر رفتن
نرمی، مهربانی، نیکویی، ظرافت، زیبایی، عفو و بخشش، بذل کردن، بخشیدن چیزی
نرمی در کار و کردار، مدارات، خوشرفتاری، مودت، نیکویی، نیکوکاری نیکویی، احسان