- تلثیق
- تباهاندن
معنی تلثیق - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آمیزه، هم بندی
بوسه نهادن بوسه زدن
به هم بستن بافتن، فراهم آوردن، سامان دادن، باهم آوردن بهم بستن ترتیب دادن مرتب کردن، ترتیب، جمع تلفیقات
استوار و محکم کردن
محکم کردن، استوار کردن، ثقه معرفی کردن، کسی را ثقه دانستن و به او اعتماد کردن
دو چیز را به هم آوردن، دو پارۀ جامه را به هم دوختن، سخن را به هم پیوند دادن، ترتیب دادن، آراستن و با هم جور کردن، به هم پیوند دادن و مرتب ساختن کلمات