استواری پنجه و تندی چنگال. (ناظم الاطباء) : به تیزچنگی نباش راهمی مانی به پنجه پنج کن این سود و گور تازه بجوی. سوزنی (از یادداشت بخط مرحوم دهخدا). چو گرگان به خونخواری و تیزچنگی. (گلستان). قوی به چنگ من افتاده بود دامن وصل ولی چه سود که دولت به تیزچنگی نیست. سعدی. رجوع به تیز و دیگر ترکیبهای آن شود
استواری پنجه و تندی چنگال. (ناظم الاطباء) : به تیزچنگی نباش راهمی مانی به پنجه پنج کن این سود و گور تازه بجوی. سوزنی (از یادداشت بخط مرحوم دهخدا). چو گرگان به خونخواری و تیزچنگی. (گلستان). قوی به چنگ من افتاده بود دامن وصل ولی چه سود که دولت به تیزچنگی نیست. سعدی. رجوع به تیز و دیگر ترکیبهای آن شود
مخفف تولنگی است که میان پاچه باشد. (برهان) (آنندراج). میان پاچه و نره. (ناظم الاطباء) ، کنایه از پسر امرد و ضخیم مترش و بی باک و خونی و تونی. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
مخفف تولنگی است که میان پاچه باشد. (برهان) (آنندراج). میان پاچه و نره. (ناظم الاطباء) ، کنایه از پسر امرد و ضخیم مترش و بی باک و خونی و تونی. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
نیازمند و خواهش کننده و گدا. (برهان). خواهش کننده و خرگدا. (فرهنگ رشیدی). حاجتمند. (شرفنامۀ منیری). نیازمند و خواهش کننده و گدا و گدای مبرم. (ناظم الاطباء) : یکیش خام طمع خواند و یکی بدنفس یکی تلنگی کاهل یکیش خوزی خوار. کمال اسماعیل. از تلنگی مجوی صدق و صواب که نجوید کسی زآتش آب. شمس الدین کوتوالی
نیازمند و خواهش کننده و گدا. (برهان). خواهش کننده و خرگدا. (فرهنگ رشیدی). حاجتمند. (شرفنامۀ منیری). نیازمند و خواهش کننده و گدا و گدای مبرم. (ناظم الاطباء) : یکیش خام طمع خواند و یکی بدنفس یکی تلنگی کاهل یکیش خوزی خوار. کمال اسماعیل. از تلنگی مجوی صدق و صواب که نجوید کسی زآتش آب. شمس الدین کوتوالی