جدول جو
جدول جو

معنی تقویب - جستجوی لغت در جدول جو

تقویب
(تَ تَتُ)
زمین کندن، از بیخ برکندن، نشان کردن بر زمین. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تقویب
زمین کنی زمین کندن
تصویری از تقویب
تصویر تقویب
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تصویب
تصویر تصویب
به راستی و درستی امری حکم کردن، رای به درستی کاری دادن، تایید، راست و درست دانستن، راست گو دانستن، در علوم سیاسی رای موافق دادن به لایحۀ قانونی از طرف مجلس شورا یا هیئت وزیران
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تقویت
تصویر تقویت
قوه دادن، نیرو دادن، توانایی دادن، توانا کردن، نیرومند ساختن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تقریب
تصویر تقریب
نزدیک کردن، نزدیک گردانیدن، نزدیک بودن
نوعی دویدن اسب، یورتمه، نوعی راه رفتن اسب که سوار را تکان بدهد، خبب، چهارنعل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تقویم
تصویر تقویم
تقسیم اوقات به دوره ها و مقیاس های معین، دفترچه یا ورقۀ کاغذ که در آن حساب روزها و ماه ها را چاپ می کنند، گاهنامه،
راست کردن، کجی چیزی را راست کردن، قیمت کردن، بهای جنسی را معین کردن، ارزیابی
تقویم جلالی: تقویمی مرکب از دوازده ماه سی روزه و پنج روز اضافه در انتهای ماه دوازدهم، این تقویم به امر جلال الدین ملکشاه سلجوقی و به وسیلۀ عده ای از علمای نجوم ترتیب داده شد
تقویم رومی: تقویمی که مبدا آن ۳۱۲ سال پیش از تاریخ میلادی و ۱۲ سال بعد از فوت اسکندر است، تاریخ اسکندر
تقویم شمسی: تقویمی که بر مبنای مدت حرکت زمین به دور خورشید محاسبه می شود
تقویم قمری: تقویمی که بر مبنای مدت حرکت ماه به دور زمین محاسبه می شود
تقویم ملکی: تقویم جلالی، تقویمی مرکب از دوازده ماه سی روزه و پنج روز اضافه در انتهای ماه دوازدهم، این تقویم به امر جلال الدین ملکشاه سلجوقی و به وسیلۀ عده ای از علمای نجوم ترتیب داده شد
تقویم میلادی: تقویم شمسی، که مبدا آن سال تولد حضرت عیسی است
تقویم هجری: تقویمی که مبدا آن هجرت حضرت رسول از مکه به مدینه است
تقویم یزدگردی: تقویمی که مبدا آن سال ۶۳۲ میلادی سال جلوس یزدگرد سوم، آخرین پادشاه ساسانی است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تقلیب
تصویر تقلیب
برگردانیدن، وارون کردن، دگرگون کردن، وارون کردن کلمه و بدل کردن حرفی به حرف دیگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تقویض
تصویر تقویض
چوب ها و طناب های بنا را برآوردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تبویب
تصویر تبویب
باب باب کردن کتاب یا نوشته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تبویب
تصویر تبویب
بخش بخش کردن باب باب کردن کتاب و نوشته تقسیم کردن کتاب بفصول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تجویب
تصویر تجویب
گریبان دوختن: بر پیراهن بریک نهادن: برجامه (بریک جیب)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تتویب
تصویر تتویب
ذکر خدا کردن پیش کسی تا توبه کن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تثویب
تصویر تثویب
بازگشتن بعد از آنکه رفته بود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تکویب
تصویر تکویب
کوفتن با سنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقبیب
تصویر تقبیب
خشکیدن، کبه ساختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقریب
تصویر تقریب
نزدیک کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقشیب
تصویر تقشیب
آلاییدن، رنجاندن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقصیب
تصویر تقصیب
مرغولاندن گیسو (مرغول جعد)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقویف
تصویر تقویف
دنبال کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصویب
تصویر تصویب
کسی را در کاری به صواب منسوب کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقویه
تصویر تقویه
نیرو دادن توانا کردن نیروبخشی
فرهنگ لغت هوشیار
ترشرویی روی در هم کشیدن روترش کردن گره به پیشانی زدن، ترشرویی، جمع تقطیبات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقویل
تصویر تقویل
فروخواندن
فرهنگ لغت هوشیار
تقسیم اوقات به دوره ها و مقیاسهای معین، کاغذی که در آن ماهها و روزها چاپ شده باشد، ارزیابی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقویض
تصویر تقویض
ویران کردن بنا را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقویس
تصویر تقویس
کوژاندن چنبراندن، کوژ پشتی از پیری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقویر
تصویر تقویر
گرد بریدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تقویت
تصویر تقویت
استواری و قدرت و استحکام نیرو دادن و نیروبخشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
باز گونه کردن، دگراندن دگر کردن زیر و رو کردنباژگون کردن، دیگرگون کردناز حالی بحالی در آوردن، بدل کردن حرف بحرف دیگر، بازگوئی، دیگرگونی، جمع تقلیب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبویب
تصویر تبویب
((تَ))
باب باب کردن کتاب و نوشته، تقسیم کردن کتاب به فصول
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تصویب
تصویر تصویب
((تَ))
راست و درست دانستن، رای موافق دادن مجلس یا هیأت وزیران به لایحه ای
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تقویم
تصویر تقویم
((تَ))
بهاء جنسی را تعیین کردن، راست کردن، تعیین اوقات و زمان ها، گاهنامه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تقویت
تصویر تقویت
توان بخشی، نیرو بخشی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تقویم
تصویر تقویم
سالنامه، گاهشمار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تصویب
تصویر تصویب
برنهادن
فرهنگ واژه فارسی سره