در بابش نشاندن. (تاج المصادر بیهقی). باب باب کردن. (زوزنی) (دهار) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تبویب کتاب، تقسیم آن به ابواب. (اقرب الموارد) (قطر المحیط). باب باب قرار دادن کتاب و نوشته. (فرهنگ نظام) : یقال ابواب مبوّبه کما یقال اصناف مصنفه. (منتهی الارب). و سلکت فی ترتیبه و تبویبه مسلکاً غریباً. (مقدمۀ ابن خلدون چ بهیه ص 4)