فراهم آوردن چیزی را اندک اندک، برگزیدۀ مال گرفتن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، موافقت کردن جای کسی را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). موافق کردن بر مکان پس اقامت کردن در آن. (از اقرب الموارد)
فراهم آوردن چیزی را اندک اندک، برگزیدۀ مال گرفتن. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، موافقت کردن جای کسی را. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). موافق کردن بر مکان پس اقامت کردن در آن. (از اقرب الموارد)
پیش آمدن زن شوی را و انداختن ذات خود را بر وی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و ازهری گوید که این مصحف تفیؤ است. (از اقرب الموارد) ، برانداختن از گلو و قی کردن به تکلف. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
پیش آمدن زن شوی را و انداختن ذات خود را بر وی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و ازهری گوید که این مصحف تفیؤ است. (از اقرب الموارد) ، برانداختن از گلو و قی کردن به تکلف. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
برگزیدن برای خود چیزی را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) : تلماء بما فی الجفنه و التماء به،استأثر به. (اقرب الموارد) ، فراگرفتن زمین چیزی را و برابر شدن بر وی و پوشیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
برگزیدن برای خود چیزی را. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) : تلماء بما فی الجفنه و التماء به،استأثر بِه. (اقرب الموارد) ، فراگرفتن زمین چیزی را و برابر شدن بر وی و پوشیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)